چکیده:
از نور به عنوان موضوع فلسفۀ اشراق تفاسیر مختلفی ارائه شده است، اما بنا بر تفسیر منطبق با نظر سهرودی، نور رمز و نمادی است از آگاهی و خودآگاهی. لذا علم مدار فلسفۀ سهروردی است. مسئلۀ بنیادی مقاله حاضر بررسی مشاهده یا شهود در مسئلۀ محوری حکمت اشراق، یعنی علم اشراقی، است؛ و در صدد اثبات این فرض است که سهروردی همانگونه که قاعدۀ اشراقی ابصار را در ادراکات باطنی جاری میداند، اصطلاح مشاهده یا شهود را نیز بر تمام مراتب ادراک حسی، خیالی، عقلی، و قلبی اطلاق میکند. در این تحقیق نتیجهگیری میشود که طبق نظر سهروردی حقیقت ادراک، در مراتب مختلف ادراکات ظاهری و باطنی، شهودی است. مشاهده و مکاشفه در عالیترین مرتبه متعلق به مشاهده و مکاشفۀ قلبی و همچنین معرفت فوق ادراک عقلی است و حقیقت معرفت اشراقی نیز در این مرحلۀ نهایی از شناخت شهودی عقل تحقق مییابد و به ظهور میرسد.
There are many commentaries on light in its role as the subject matter of illuminative philosophy. According to Suhrawardi، light is a symbol of “consciousness” and “self-consciousness”. Therefore “knowledge” is the pivot of Suhrawardi’s philosophy. The fundamental issue addressed in this study is the evaluation of vision or intuition in the essential topic of Illuminationist philosophy، that is، illuminative knowledge. This article is an attempt to prove that just as Suhrawardi considers the illuminative “principle of vision” to apply to inner perceptions، he also applies the term “vision” or “intuition” (shuhud) to all levels of sensory، imaginary and rational perception، and also to intuitions of heart. The conclusion of this article is that according to Suhrawardi the reality of perception throughout the different levels of inward and outward perception is intuitive. Also، vision and mystical apprehension، on their most elevated levels، are vision and mystical apprehension of heart، constituting a higher level of knowledge than rational perception. The true illuminative knowledge finds its realization in this final stage of knowledge.
خلاصه ماشینی:
مشاهده (شهود) در اين علم حضوري به چه معنا است ؟ ونقش و کارکرد آن در معرفت شناسي اشراقي چيست ؟ معرفت شهودي در اين نظام فلسفي از چه ميزان ارزش و اعتبار معرفتي برخوردار است ؟ با توجه به سلسله مراتب تشکيکي نور در حکمت نوري اشراقي و تناظر بين نور و معرفت (آگاهي ) سلسله مراتب شهود در معرفت اشراقي چگونه تبيين و ترسيم مي شود؟ پژوهش حاضر با توجه به معنا و اهميت خاص مشاهده و اشراق در حکمت نوري اشراقي ، مراتب شهود را در ادراکات ظاهري (ابصار) و باطني (ادراک خيالي و عقلي ) بررسي مي کند.
سهروردي ادراک حسي را غالبا به ابصار تعبير مي کند، اما ادراک باطني (ابصار باطني ) را به «مشاهده »، و آن را يکي از منابع شناخت و معرفت يقيني اشراقي مي داند و در مقابل آن استدلال بحثي حکما را اقناعي و خطابي معرفي مي کند و مي گويد: «اعتقاد افلاطون و اصحاب مشاهده بر اين امور اقناعي مبتني نيست بلکه مبتني بر امر ديگري است » (سهروردي ، مجموعه مصنفات ، ١٦١/٢)، که شهرزوري آن را کشف و مشاهده مي داند (شهرزوري ، ٣٨٨).
٩. جايگاه معرفت شهودي در معرفت شناسي اشراقي چنان که گذشت ، سهرورد ادراک حسي را غالبا به ابصار تعبير مي کند، اما ادراک باطني (ابصار باطني ) را به «مشاهده »، و آن را يکي از منابع شناخت و معرفت يقيني اشراقي مي داند و در مقابل آن استدلال بحثي حکما را اقناعي و خطابي معرفي مي کند و مي گويد: «اعتقاد افلاطون و اصحاب مشاهده بر اين امور اقناعي مبتني نيست بلکه مبتني بر امر ديگري است » (سهروردي ، مجموعه مصنفات ، ١٦١/٢) که شهرزوري آن را کشف و مشاهده مي داند (شهرزوري ، ٣٨٨).