چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه پایبندی به دعا و اضطراب، با توجه به متغیر های جمعیت شناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی انزلی پرداخته است. به همین منظور، تعداد دویست نفر از دانشجویان دختر و پسر این دانشگاه به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب، و به وسیله پرسش نامه میزان پایبندی به دعا و اضطراب سنج اشپلبرگر مورد آزمون قرار گرفتند. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین میزان پایبندی به دعا و اضطراب در دانشجویان با توجه به متغیر های جمعیت شناختی بود. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین میزان پایبندی به دعا و اضطراب رابطه منفی (25/0 ـ = r) وجود دارد و بین سن و اضطراب در افراد معتقد به دعا، همبستگی منفی (26/0 ـ = r) وجود دارد. نتایج آزمون t و تحلیل واریانس بیانگر آن بود که بین جنسیت و اضطراب و گروه های تحصیلی علوم انسانی، فنی ـ مهندسی، علوم پایه و دانشجویان متاهل و مجرد، تفاوت از لحاظ آماری معنا دار نیست و بین دانشجویان بومی و غیر بومی از لحاظ اضطراب، تفاوت معنادار است.
خلاصه ماشینی:
"269 همچنین نتایج پژوهشها نشان داد که بین دعا و اضطراب (حالتی 270 و صفتی) 271 رابطة منفی وجود دارد؛ به این صورت که با افزایش میزان پایبندی به دعا، از سطح اضطراب افراد کاسته میشود.
نتایج پژوهش میرولا 275 (1999) نشان داد که بین گرایش به فعالیتهای مذهبی بالا و افسردگی، همبستگی منفی وجود دارد؛ به این معنا که هرچه فعالیتهای مذهبی افراد بیشتر باشد، آرامش بیشتری در خود احساس میکنند و در نتیجه، میزان افسردگی و ناامیدی در سطح پایینتری قرار میگیرد.
شولر (1994) در پژوهشهای خود به این نتیجه رسید که افرادی که در کلیساها مراسم دعا و نیایش را انجام میدهند، بهطور معنا داری کمتر از الکل، داروهای ضد استرس و اضطراب استفاده میکنند؛ میزان افسردگی در آنها بسیار پایین است و میکوشند با مسائل و مشکلات زندگی بهطور مسئله مداری برخورد کنند.
ریسبرگ 280 (1999) در زمینة تأثیر مذهب بر بهداشت روانی، به این نتایج دست یافتند که رابطه مثبت و معنا داری بین باورهای مذهبی افراد و سلامت روانی آنها وجود دارد.
بنابراین، نتایج این پژوهش و پژوهشهای دیگر نشان میدهد افرادی که میزان پایبندی به دعا و باورهای مذهبی آنها بیشتر است، اضطرابشان در حد پایینتر قرار میگیرد و با توجه به پژوهشهای انجام شدة داخلی و خارجی این، افراد از سلامت فکری و روان بهتر برخوردارند.
-Hant, Bal, Effect religion on mental health ."