خلاصه ماشینی:
"من با دهها نفر از کسانی که اقدام به خودکشی کردهاند مشاوره کردهام، بعضیها که با یک من دیگری رشد کردهاند، اقدام به خودکشی نمیکنند اما اقدام به تغییر محل میکنند؛یعنی در واقع اینها هم به خانواده لطمه میزنند،هم کسی که خودکشی کرده و هم کسی که فرار کرده،وقتی با آنها مصاحبه کردم پس از تحلیل به این نتیجه رسیدم که-درست هم هست با یافتههایی که در اورپا و آمریکاست همخوانی دارد-دختر دیده که رکن اصلی خانواده که پدر و مادر هستند با هم مشکل دارند،او میبیند که یک آرامش و آرامشگری بین پدر و مادرش حاکم نیست،پدر یا مادر عصبی و بداخلاق، دیکتاتورمنش-یا هر دو یا یکی از آنها-دارای کمالجویی و خودخواهی کامل دارند و مدام با هم درگیر هستند؛یعنی دافعههای زیادی دارند و زبان جاذبه،زبان محبت،زبان تکریم، زبان دوستی در این خانواده وجود ندارد و مادر در این خانواده قیمتی ندارد،در این خانواده مادر اقتدار عاطفی و منطقی ندارد،(مادری که طبق منطق اسلام،بهشت زیر پای اوست، پیامبر خدا(ص)فرمودهاند:«الجنة تحت اقدام امهات»،مادرها ترسیمگر بهشت هستند، بهشتی بودن بچه را مادر باحمنش و رفتار خود باید ترسیم کند)یکی از شاخصهای ناهنجاری خانواده و بسترهای در واقع خودکشی دخترها (به تصویرصفحه مراجعه شود) حفظ آرامش برای خانواده لازم است و هرگونه ناامنی و اضطراب،ناهنجاریها را در خانواده ایجاد میکند و در واقع، ناامنی ایجاد میکند و ریشهء آن هم در نوع رابطه پدر و مادر است و خانهگریزی آنها این است که مادر در خانه اقتدار عاطفی و منطقی ندارد و یا خیلی انفعالی است؛یعنی تو سریخور است،گریه میکند، التماس میکند و بدتر از کلفت است یا مادر پرخاشگر است،منطقی نیست و همیشه پرخاش میکند،داد میزند،خودسوزی میکند،فرار میکند."