خلاصه ماشینی:
"اندیشمندان اسلامی و اعلامیه حقوق بشر اندیشمندان مسلمان را از جهت موضع گیری در برابر اعلامیه جهانی حقوق بشر در چند گروه می توان دسته بندی کرد؛ برخی با رویکرد افراطی نگاهی کاملا موافق بدان داشته اند و آن را تنها راه حل ممکن و عملی برای رسیدن جامعه جهانی به وضعیت مطلوب دانسته اند، و با وجود آن نیازی یا مجالی برای مطرح ساختن دیدگاه های اجتماعی یا حقوقی دین ندیده اند، و چه بسا در برابر نقاط تعارض و ناسازگاری میان اصول اعلامیه و قوانین اسلام، به استناد دلایل و توجیهاتی، جانب اعلامیه را مقدم داشته و احکام اسلام را در برابر آن انعطاف پذیر دانسته اند؛ چنان که برخی روشنفکران دینی در پی تأویل فرهنگ خودی بر اساس فرهنگ جدید، به انتقاد از سنت یا انکار آن دست یازیده اند؛ تا آنجا که گاه بخشی از دین را از صحنه خارج ساخته اند.
به نظر می رسد این موضع گیری می تواند با این پرسش مطرح شود که آیا حفظ حرمت و کرامت ناشی از شخص بودن انسان (که می توان آن را به متون دینی ابراهیمی نیز نسبت داد) در جامعه هایی که دارای دولت به معنای جدید هستند و نیز در صحنه بین المللی، جز از این راه میسر است که آن مضمون اساسی و شکل های حقوقی پیش بینی شده که در اعلامیه حقوق بشر آمده مورد مراعات و عمل قرار گیرد؟» بنابرآنچه گذشت، اسلام باید تفسیر و تحلیل امروزین خویش را در پرتو ویژگی ها و اصول و با در نظر گرفتن نیازها و مقتضیات زمان در چارچوب روش های بایسته اجتهادی بی هیچ پروایی از فشار قدرت های بزرگ سیاسی یا هجمه های تبلیغاتی عرضه کند."