آذر 1357، سال هجدهم - شماره 9 (5 صفحه - از 16 تا 20)

"امام در یکی از سخنان خود کیفیت ازدحام و استقبال بیسابقه مردم را از خلافت او چنین توصیف میکند: "حتی انقطعت النعل و سقط الرداء،و وطئ الضعیف و بلغ من سرور الناس ببیعتهم ایای ان ابتهج بها الصغیر و هدج الیها الکبیر و تحامل نحوها العلیل و حسرت الیها الکعاب1 "بند کفش گسست،عبا از دوش افتاد،و ناتوان زیر پا ماند و شادی مردم از بیعت با من به حدی رسید که کودک خشنود گشت،و پیر و ناتوان به سوی ببیعت آمد،دختران برای مشاهده منظره بیعت،نقاب عقب زدند" عبد الله بن عمر از بیعت با امام(ع)خودداری کرد،و میدانست که خلافت برای وی هدف نیست،و هرگز برای آن سر و دست نمیشکند و آن را برای اقامه حق و اجراء عدالت،و بازگیری حقوق ضعیفان و ناتوانان میخواهد روز دوم بیعت که روز بیست و ششم ذی الحجه سال سی و پنج هجری بود، نزد امام آمد،و خواست از راه تشکیک و وسوسه امام را از خلافت منصرف سازد و گفت بهتر است که شما کار خلافت را به شوری واگذار کنید زیرا همه مردم به خلافت تو راضی نیستند."
- دریافت فایل ارجاع :
(پژوهیار,
,
,
)