خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1)- carl yung (2)- lovi strauz (3)- Probability (4)- statistics در علوم انسانی و بررسی مسائل اجتماعی نیز تئوریهای مبتنی بفردگرائی و گروهستائی سیستمهای فئودالیزم و اصول خان خانی مورد حمله قرار گرفته،صحبت از بافت و نظامهای اجتماعی،اقتصادی میشود،ابعاد انسانها بعنوان عناصر مطلق که فقط تحت تأثیر ژن مخصوص،فرمی خاص بخود دارند مورد سئوال قرار گرفته بعوض تاریخ1،وراثت2 و محیط زیستی3بعنوان عوامل سازنده فرد معرفی میشوند باین معنی که آن فرد نیست که در مقابل رفتار فردی-اجتماعی خود بطور مطلق مسئول قرار میگیرد بلکه فرد را علاوه بر یک عنصر مخصوص بخود و منحصر بفرد،معلولی از محیط اجتماعی، اقتصادی،فیزیکی،فرهنگی او میدانند.
بعبارت دیگر هدف از یک تعادل اجتماعی،اقتصادی در یک سیستم روابط انسانی تساوی عناصر سازنده سیستم بفرم مشابه یکدیگر نیست بلکه چون نقش منحصر بفرد هر فرد در اجرای فونکسیون مربوط به موقعیت خاص او در سیستم مطرح میشود لذا تساوی در برقراری امکانات مساوی برای عناصر مختلف است که بآنها اجازه انتخاب موقعیت متناسب در رابطه با استعداد و خواستههای خود را میدهد.
در مقابل فیزیک نیوتن که اتمها و یا اجزاء(مقیاس انسانی)سازنده طبیعت بصورت غیر قابل تغییر و ثابت و یکنواخت فرض شده و سیستم متشکل از جمع آنها بود که طبیعت را میساخت،در فیزیک قرن بیستم علاوه بر آنکه اتم عنصر سابق را دنیای ناشناختهای میداند که ساخت راز وجودش را مشخص مینماید،بافت متشکل از ترکیب (نه مجموع)نظام این عناصر خود ناشناخته با خصوصیات و اصول خاصی مربوط است که سازمان نظامبخش جهانی را معرفی میکند."