چکیده:
عرف بین المللی از منابع اصلی حقوق بین الملل است. معاهدات سرمایه گذاری بین المللی، به عنوان شاخه نسبتا جدید حقوق بین الملل، که در اواخر دهه 1950 ظاهر و از اواسط دهه 1990 بسیار فعال شده، نیروی محرکه و عرصه ای مهم برای تکوین، اجرا و تغییر قواعد حقوق بین الملل عرفی است.
خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر،همچنین در مقابل استدلال مفسرین چینی و غربی که با در نظر گرفتن اعتقاد حقوقی در رویه معاهدهای،بهطور کلی عنوان میداند هیچگونه عنصر معنوی در معاهدات دوجانبه سرمایهگذاری وجود ندارد،نگارنده از این استدلال حمایت میکند که نقش ایفا شده توسط معاهدات دوجانبه سرمایهگذاری در تکوین قواعد حقوق بین الملل عرفی نباید بیش از حد برآورده شود.
Cited from Gennady Pilch,The Development and Expansion of Bilateral Investment Treaties,96 ASIL Proceedings(1992),552-553 به همین ترتیب،همانطور که از سوی واندرولده (Vandevelde) مطرح شده،ملاحظات سیاسی نقش مهمی در مذاکرات مربوط به انعقاد معاهدات دوجانبه سرمایهگذاری،میان ایالات متحده از یکسو و برخی کشورهای در حال توسعه و کشورهای اروپای شرقی بعد از فروپاشی امپراتوری شوروی از سوی دیگر،ایفا کرده است و در خصوص آن کشورها،به ندرت امکان معامله برابر با ایالات متحده وجود دارد See Kenneth J.
در سال 8391 وزیر کشور ایالات متحده،«کاردل هال»در خصوص مصادره اموال اتباع امریکایی توسط دولت مکزیک،طی یادداشتی دیپلماتیک به سفیر آن کشور در ایالات متحده،نظری ارائه داد که فرمول اصلی استاندارد جبران خسارت کامل تلقی شده است: «دولت ایالت متحده زمانی که بیان میدارد،سوابق موجود و مراجع به رسمیت شناخته شده حقوق بین الملل از اعلامیهاش حمایت میکنند،صرفا به این واقعیت روشن اشاره دارد که براساس هر قاعده حقوقی و اصل انصاف،هیچ دولتی حق مصادره اموال و داراییهای اشخاص را صرفنظر از هر هدفی،بدون رعایت مقرره ناظر بر پرداخت فوری،کافی و مؤثر ندارد»."