چکیده:
انصاف بهعنوان بخش دوم حقوق در نظام کامن لا از تاریخ و ویژگیهای مهم و قابلتوجه برخوردار است.تقابل اولیهء این بخش از حقوق با کامن لا و تلاشی که در ابتدا هریک برای عقب راندن دیگری به عمل آورد،سبب شد تا حقوق انگلستان به نوعی میان این دو تقسیم گردیده و هریک متکفل بخشی از حقوق در نظام کامن لا گردیدند.انصاف در طول مدت حضور خود قواعد متعدد را پایهگذاری کرده است که مبنای تشخیص و رسیدگی آن به دعاوی قرار میگیرند.این مقاله تلاش دارد تا این قواعد را معرفی کرده و مبانی آن را بیان نماید.
خلاصه ماشینی:
"این 51 قاعده عبارتند از: 1)کسی که از انصاف کمک میخواهد باید خود منصفانه عمل نماید( HE WHO SEEKS EQUITY MUST DO EQUITY )؛ 2)کسانی که به انصاف مراجعه میکنند بایددستهای پاک داشته باشند( HE WHO COMES INTO EQUITY MUST COME WITH CLEAN HANDS )؛ 3)تأخیر،انصاف را زایل میکند( DELAY DEFEATS EQUITIES/EQUITY AIDS THE VIGILANT AND NOT THE INDOLNET )؛ 4)دستورات انصاف بر اشخاص اعمال میشود( EQUITY ACTS IN PERSONAM )؛ 5)انصاف عمل خطا را بدون جبران نمیگذارد( EQUITY WILL NOT SUFFER A WRONG TO BE WITHOUT A REMEDY )؛ 6)انصاف آنچه را که میباید انجام گیرد انجام شده تلقی میکند( EQUITY LOOKS ON THAT AS DONE WHICH OUGHT TO BE DONE )؛ 7)انصاف به قصد اشخاص(محتوا)توجه دارد تا بهعنوان(شکل)اسناد( EQUITY LOOKS TO THE INTENT RATHER THAN TO THE FORM )؛ 8)انصاف بنا را بر قصد بر انجام تعهد میگذارد( EQUITY IMPUTES AN INTENTION TO FULFILL AN OBLIGATION )؛ 9)انصاف یعنی برابری( EQUITY IS EQUALITY/EQUALITY IS EQUITY )؛ 01)انصاف دنباله رو حقوق است( EQUITY FOLLOWS THE LAW )؛ -------------- (1).
ماهیت شخصی صلاحیت انصاف اینگونه نمایش داده میشود که اگر براساس رای دادگاه خواهان حاکم شود و خوانده از اجرای رای دادگاه که از آن به"دستور"( ORDER )نام برده میشود،مثل دستور بر اجرای تعهدد قراردادی و یا دستور بر انجام یک قرار اعدادی،خودداری نماید،این امتناع از اجرای دستور دادگاه، مخالفت با دادگاه،که نمایندهء پادشاه یا ملکه است،( CONTEMPT OF COURT )تلقی شده و با مجازات زندان تنبیه خواهد شد،که منحصر به انصاف است."