خلاصه ماشینی:
"جهانگیریان:من فکر میکنم روشمند برویم جلو و اول بحثی داشته باشیم در این مورد که اصلا چرا میگوییم آموزش و پرورش باید به تئاتر توجه کند؟هم به مثابه یک ابزار آموزش و هم به مثابه امکانی برای اوقات فراغت بچهها.
بحث دوم اینکه وقتی آموزش و پرورش صدای خانوادهی تئاتر کودک را شنید و به آن توجه کرد،آقای وفاداری و آقای کیانیان چهکار باید بکنیم؟بحث سوم هم این است که چه کنیم تا فعالیتهای تئاتری در مدارس تداوم داشته باشند و به یک جریان پایدار هنری تبدیل شوند؟ کیانیان:من فکر میکنم در درجهی اول باید از مجلهی«رشد آموزش هنر»و سردبیر محترم آن که به بحث تئاتر درمدارس اهمیت دادند و برای خانوادهی تئاتر کودک و نوجوان ارزش قائل شدند،تشکر کنم.
محقق:آقای وفادار!شما سالها در آموزش و پرورش کار تئاتر انجام دادهاید و تجربههای زیادی در این زمینه دارید.
پس باید معلم خاص هنر اینکار را انجام بدهد؛معلم هنری که آموزش تئاتر دانشآموزی دیده باشد.
بعد هم به خاطر اینکه جنبهی مسابقه دارد، هرکدام«حرفهایتر»کار کند،برنده میشود!یعنی غلط اندر غلط!چون آن دانشجو حرفهای کار میکند و دانشآموزان با آن آشنا نیستند و مسیر را غلط میروند و چون آموزش و پرورش هم بودجهی تئاتر حرفهای ندارد،جواب هم نمیدهد و همه چیز قاطی میشود!
محقق:خود شما که بحمد الله میتوانید این نوع از تئاتر را تعریف کنید،چرا یافتههای خود را در اختیار دیگران قرار نمیدهید؟ وفادار:بنده دربارهی این قضایا کلی مطلب دارم،ولی جایی نیست که آنها را چاپ کند!اگر آموزش و پرورش این کار را نکند،کجا اینکار را میکند؟من معلم هستم و یک عمر برای بچهها کار کردهام."