چکیده:
را در این رابطه آزمون مینماید.دادههای میدانی در خصصو بازارگرایی و عملکرد از طریق پرسشنامههایی که بین 373 شرکت عضو سازمان بورس و قابل استفاده،نرخ پاسخگویی 37/8 درصد بوده است.دادههای عملکرد عینی از صورتهای مالی سالیانه این شرکتها استخراج شده است.نتایج تحقیق نشان میدهد که بازارگرایی بر عملکرد ذهنی،عینی و کلی تأثیر معنادار و مثبت دارد.قدرت خریداران،نقش تعدیلکننده در رابطه بین بازارگرایی و عملکرد ذهنی و کلی دارد ولی عوامل شدت رقابت و شدت تغییرات بازار،تعدیلکننده این رابطه نیستند.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به اینکه عوامل دیگری نیز ممکن است بر عملکرد شرکتها تأثیرگذار باشند،این متغیرهای کنترلی شامل میزان تمرکز فروشندگان،آسانی ورود،رشد بازار،اندازه نسبی شرکت، هزینه نسبی تولید شرکت،و همچنین متغیرهای محیطی شدت تغییرات بازار،شدت رقابت، و قدرت خریداران همگی در یک نوبت به همراه متغیر مستقل(هریک از مؤلفههای بازارگرایی)وارد معادله رگرسیون میشوند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار شماره 2:مدل روابط بین متغیرها بر اساس نتایج تحقیق بحث در مورد یافتههای تحقیق نتایج این تحقیق نشان داد که در شرایط محیطی ایران نیز میتوان تا حد زیادی روی تفکیک سه مؤلفه مشتریگرایی،توجه به رقبا و هماهنگی بین بخشهای مختلف سازمان حساب کرد.
یافتن رابطه مثبت بین بازارگرایی و عملکرد عینی و ذهنی در شرایط اقتصاد نیمه بسته و کمتر رقابتی ایران جالب توجه بوده و جای توضیح دارد،چرا که عموما باور بر این بوده که بازارگرایی برای کشورهای کمتر صنعتی موضوعیت کمتری دارد.
بررسی تأثیر متغیرهای محیطی وارد شده در سودآوری شرکتها و مقایسه آن با اثر بازارگرایی نشان میدهد که این عوامل نمیتواند تأثیر تعیینکنندهای در موفقیت شرکتها داشته باشد و تأکید بیش از حدی که معمولا توسط مدیران روی این عوامل میشود نمیتواند توجیه مناسبی برای موفقیت و یا عدم موفقیت شرکت فراهم کند و حتی ممکن است موجب غفلت شرکتها در تلاش برای دستیابی به قابلیتهای رقابتی بیشتر از طریق بازارگرایی خود پرداخته و با توجه بیشتر روی مشتریان و رقبا و محیط بیرونی شرکت،خود را برای مواجهه در بازارهای با رقابت پیچیدهتر و فشردهتر آماده کنند."