چکیده:
در خصوص رابطه رشد صادرات غیر نفتی و رشد تولید ناخالص داخلی سه فرضیه رشد صادرات پایه،صادرات رشد پایه و رابطه متقابل رشد اقتصادی و رشد صادرات قابل طرح است.طی نیم قرن اخیر در آزمون این فرضیهها چهار نوع روششناسی از یکدیگر قابل تمیز است.در دو دهه،1960 و 1970 مطالعات مبتنی بر محاسبه ضرایب همسبتگی بودهاند.در دهه 1980 مبتنی بر الگوهای رگرسیونی شدند و در دهه 1990 بیشتر تکیه بر تکنیک علیت گرنجر داشتند و از ابتدای قرن 21 به اینسو تکنیکهای همجمعی و آزمون علیت الگوی تصحیح خطای گوئیکی و سالمی کاربرد بیشتری یافتند.همچنین در سالهای اخیر مطالعات اذعان دارند که در بررسی رابطه رشد صادرات و رشد اقتصادی اندازه نمونه،دوره مطالعه و تکنیک آماری نقش اثرگذاری بر نوع معلیت و صادرات دارند،اما بیش از همه بر عدم تجمیع اطلاعات در بررسی رشد صادرات و رشد اقتصادی تکیه میکنند.مطالعه حاضر ضمن در نظر گرفتن رویکردهای جدید از اطلاعات رشد صادرات غیر نفتی به تفکیک رشته فعالیتهای صنعتی و رشد تولید ناخالص داخلی در بازه زمانی فصلی استفاده نمونه و با استفاده از آزمونهای همگرایی،همجمعی و علیت،زیربخشهای صادرات غیر نفتی را از جنبه رابطه با رشد اقتصادی به چهار دسته تقسیم میکند.
خلاصه ماشینی:
"به این معنا که صادرات اثر قابل توجهای بر رشد اقتصادی کشورها نداشته است اما یک شکل اصلی در رویکرد سوم وجود دارد که آزمونهای علیت گرنجر یا سیمز تنها زمانی کاربرد دارند که متغیرهای مورد آزمون همجمع1باشند.
در این رویکرد نقاط ضعف پیشین اعم از عدم در نظر گرفتن جهت علیت و عدم آزمون همجمعی کاملا از بین میرود و پس از انجام آزمون ریشه واحد و اطمینان از فقدان ناپایداری در روند سریهای زمانی،وجود همجمعی بین متغیرهای صادرات و تولید ناخالص داخلی یا رشد آنها مورد بررسی قرار میگیرد تا اطمینان حاصل شود که این متغیرها حداقل از یک رابطه بلندمدت برخوردارند.
آزمونهای ریشه واحد،همجمعی و علیت همان گونه که در بررسی رویکرد چهارم در بخش اول مطالعه نیز ذکر شد،پیش از سنجش علیت بین متغیرهای صادرات و تولید ناخالص داخلی باید آزمون نمود که آیا این متغیرها پایا هستند و آیا در بلندمدت بردارهای همجعی بین متغیرهای رشد صادرات و رشد اقتصادی برای هریک از زیربخشهای اقتصادی وجود دارد یا خیر؟به این منظور در قسمت(5-1)آزمون ریشه واحد برای تعیین پایایی متغیرها انجام شده،در قسمت(5-2)همجمعی متغیرهای صادرات و رشد مورد بررسی قرار گرفته و در قسمت(5-3)فرضیههای سهگانه رشد صادرات پایه،صادرات رشد پایه و علیت دو طرفه مورد آزمون قرار گرفتهاند.
در نهایت بین رشد صادرات در زیربخشهای صنایع زغال کک، ماشینآلات اداری و حسابگر و محاسباتی،ابزار پزشکی،ابزار اپتیکی و ابزار دقیق و وسایل نقلیه موتوری و سایر محصولات حملونقل»و رشد تولید ناخالص داخلی در بلندمدت یک رابطه متقابل وجود دارد و فرضیه علیت دوطرفه رشد صادرات و رشد اقتصادی برای این زیربخشها تایید میشود."