چکیده:
طبیعت،با وجود مقاومت و استحکام خود از حساسترین و شکنندهترین اکوسیستمهای جهان به شمار میآید.در سالیان اخیر در اثر عواملی از قبیل گسترش شهرها،احداث جادهها،بهرهبرداری بیرویته از منابع و گردشگری در کوهستان،مسائلی همچون تغییرات آب و هوایی،فرسایش خاک،سیل،تخریب پوشش گیاهان بومی و جایگزینی با گیاهان غیر بومی بروز کردهاند بنابراین تحقیق حاضر با هدف دستیابی به اصول و مبانی طراحی در محیط کوهستان(به طور خاص پارکهای کوهستانی)و حفظ و بازگرداندن پایداری به این محیط انجام شده و منظرسازی طبیعی به عنوان رویکردی اکولوژیک و مبنایی برای مراحل شناخت و تحلیل مورد توجه واقع شده است.از آنجا که استفاده از گیاهان بومی در رویکرد مذکور مهمترین اصل است بنابراین برداشتها و بررسیهای میدانی بر روی گیاهان بومی اکوسیستم دامنههای جنوبی رشته کوه البرز(در مقیاس کلان)و اکوسیستم درهء جمشیدیه(در مقیاس خرد)براساس معیارهای زیبایی،دوام و پایداری نسبت به شرایط محیطی،مقاومت به خشکی و آفات و بیماریها و توانایی نگهداری آسان انجام پذیرفته است.نتیجه این مطالعات ارائه راهکارهای طراحی پایدار دامنههای کوهستانی برای ایجاد پارک کوهستانی مورد نیاز شهرهاست که از تخریب پوشش گیاهی دره جلوگیری کرده و پایداری زیستگاهها و رویشگاههای دره را تضمین مینماید.در نهایت،طراحی طرح توسعهء پارک کوهستانی جمشیدیه،با استفاده از گونههای بومی دره و رعایت اصول و الگوهای منظرسازی طبیعی و با تأکید بر ایده مناظر سایه(جنگل)و آفتاب(علفزار)صورت گرفته است.در نتیجه،منظری طبیعی و پایدار و سازگار با محیط ارائه شده است که میتواند الگویی قابل تعمیم برای طراحی پارکهای کوهستان درههای دامنهء جنوبی البرز باشد.پارکهایی که علاوه بر هزینههای نگهداری پایین،به واسطهء سازگاری با کوهستان،تبدیل به مکانی مناسب برای حفاظت از گیاهان بومی باشند.
خلاصه ماشینی:
"2-اصول کلی منظرسازی جنگلی و علفزاری:که این دو به عنوان دو الگوی مهم منظرسازی طبیعی محسوب میشوند و شامل موارد زیرند: الف-اصول طراحی مناظر جنگلی(سایه) *به کار بردن اشکال طبیعی،نامنظم و نامتقارن و خطوط منحنی؛ *طراحی حاشیه بالای جنگل و ایجاد تضاد رنگ و بافت بین جنگل و فضای باز؛ *حضور خط آسمان به صورت کاملا جنگلی،یا به صورت زمین باز؛ *طراحی حاشیه پایین جنگل با استفاده از الگوی پرچینتها یا الگوی خطوط تراز و منحنی؛ *طراحی حاشیهء کناری جنگل با تخم آن به مکانی منطقی،نظیر نهر،پرتگاه و یا گودال؛ *طراحی لبهها با توجه به سیمای لبهها در جنگل طبیعی،نظیر کاهش تراکم درختان،دندانههای بزرگ،کاهش اندازه گروههای درختی،افزایش فضای بین گروهها و درختان انفرادی،کاهش ارتفاع درختان انفرادی و افزایش گونههای درختچهای،افزایش حضور گونههای خاص زیستگاههای باز؛ *شکلدهی به جزئیات لبهها و استفاده از گونههای گیاهی سریع الرشد برای ایجاد تنوع در ارتفاع درختان؛ *رقیقسازی لبههای نرمتر و اجازه نفوذ فضای باز؛ *ایجاد تنوع در شرایط نور و رطوبت در دسترس برای گونههای مختلف گیاهان در لبهء نامنظم (Patterson,1994) ؛ *طراحی فضای باز جنگلی و کشتزارهای درون جنگلی با استفاده از الگوهای شکل زمین؛ *طراحی کناره نهرها با هدف توزیع نامنظمی از نهر(حدود 05 درصد)در آفتاب کامل؛ *حفظ گیاهان کناره نهرها،برای کاهش فرسایش خاک و حفظ کیفیت آب با همان شیب طبیعیاند *توجه به طراحی فضاهای انسانساخت شامل مسیر،جاده و خطوط برق و نیرو؛ *مسرها باید همگام با شکل زمین بوده و خط آسمان را در نقاط ارتفاعی پایین قطع کند خطوط نیرو و برق نباید از نواحی با منظر حساس،یا امتداد خطوط دیدهای مهم عبور کنند،بهتر است در درهها و گودیها قرار گیرند."