چکیده:
نادرشاه افشار،یکی از فرزندان شجاع و برومند ایرانزمین است که بعد از به قدرت رسیدن،سرزمین وسیع و گستردهی ایران را از اشغال بیگانگان که در درون ضعف اواخر دورهی صفویه و بعد از سقوط آن به دست قوم غلزایی افغان،از هر طرف هجوم آورده و هر کدام بخشهایی از آن را تصاحب کرده بودند-نجات بخشید. نادرشاه در هنگام جلوس،شروطی را برای تصدی سلطنت خود گذاشت.از جمله،منع سب و لعن خلفاء.و حتی طی یک نامهی رسمی به دولت عثمانی، ضمن اعلان پادشاهی خود،همان شروط را نیز ذکر کرد،مشروط بر اینکه دولت عثمانی هم مذهب جعفری را به رسمیت بشناسد و رکنی در کعبه،در کنار مذاهب اربعه،برای شیعیان اختصاص دهد. نادرشاه در مقاطع دیگر،اقدامات دیگری نیز همانند منع عزاداری حضرت ابا عبدا...الحسین(ع)در روز عاشورا و گرفتن اوقاف از علماء و هزینه کردن آن برای تجهیز ارتش و...انجام داد.این گونه رفتارهای وی،این شئابه را در اذهان عمومی به وجود آورد که نادر پیرو اهل تسنن و در صدد نابودی تشیع میباشد. ولی با توجه به اوضاع سیاسی جهان اسلام آن روز که سلاطین عثمانی خود را«خلیفهی اسلام»نامیده و همهی جهان اسلام ملک مطلق خود میدانستند، نادر با اتخاذ چنین سیاستی،میخواست دشمنان خود را ساکت نموده و ایران شیعه مذهب را از سلطهی آنان مصون بدارد و همچنین نادر بعد از فتح هندوستان و ترکستان و بخشهایی از خاک عثمانی خود را شاهنشاه نامیده و داعیهی ریاست جهان را در سر داشت،خود را حامی و طرفدار اهل تسنن نشان داد.تا بدین وسیله بتواند بر اوشاع مسلط بشود و از دشمنی همسایگان سنی مذهب در امان باشد. ولی با مراجعه به منابع اصیل تاریخی و شواهد و قرائن موجود،معلوم و روشن میشود که نادرشاه یک شیعهی متعصب بوده است و بعضی از اقدامات و اعمال و رفتار وی،صرفا جنبهی سیاسی داشته و برای ایجاد اتحاد در جهان اسلام بوده است.
خلاصه ماشینی:
"این پژوهش در صدد آن است که با تکیه بر منابع دست اول اثبات نماید که نادر نه تنها حامی و طرفدار تسنن نبود،بلکه در نهایت یک شیعه متعصب بود و پارهای از اقدامات وی بر علیه شعائر مذهب شیعه،جنبهی دوراندیشی داشته و به خاطر وحدت جهان اسلام و صرفا سیاسی بوده است.
(میرزا مهدی،489/3؛سویدی،الحجج القطعیه لاتفاق الفرق الاسلامیه،52) نادر با همهی خلوص و ارادتی که نسبت به حضرت علی(ع)و خانوادهاش داشت(این حقیقت از عبارتهای مراسلات رسمی او و از اهتمام و سایر ائمهی معصومین (ع)و احترام او به مذهب جعفری، پیداست)،از آن مجلس بزرگ مذهبی خواستار شد که برای تأمین وحدت و همدلی در میان مسلمانان،لعن و سب خلفای راشدین از طرف شیعه متروک گردد و اولیای عامه هم اجازه دهند مذهب جعفری در ردیف مذاهب اربعه سنی قرار گیرد.
منظور شاه اسماعیل از این کار،نجات ایران از تصرف عثمانی بود و نادر نیز قصد داشت جهان اسلام را به هم نزدیک کرده و بین آنان اتحاد ایجاد کند: نخستین کار اسماعیل پس از جلوش بر تخت،آن بود که مذهب شیعه را مذهب رسمی دولت جدید اعلام کرد و این عمل بیتردید بزرگترین کار دوران سلطنت او بود.
و بعضی از کارهای وی که باعث شائبه و شکو تردید شده است،برای اتحاد جهان اسلام و جلب حمایت افغانها،ازبکها و سایر سربازان سنی مذهب و همچنین برای تحکیم موقعیت خود به عنوان رهبر جهان اسلام در برابر دو امپراطوری مقتدر سنی مذهب،یعنی همسایهی عثمانی در غرب و امپراطوری مغولی هند در شرق بوده است و این اقدام صرفا از باب مصلحت اندیشی بوده و جنبهی سیاسی داشته است،نه اعتقادی."