چکیده:
قلم نستعلیق،به عنوان دومین خط خاص ایرانیان در دورهی اسلامی،پس از شکلگیری و پیدایش به همت خوشنویسان از دورهای به دورهی دیگر شاهد ویژگیها و اختلافاتی هرچند جزئی در ساختار حروف، کلمات،اتصالات و نیز ترکیببندیها شد و درنتیجهی این اختلافات جزئی،خوشنویسی نستعلیق هریک از دورهها از هم متمایز گشت.برخی از خوشنویسان شاخص هر دوره،ابتکارات و خلاقیتهای نوینی را در ارتقا زیبایی و تکامل خط نستعلیق به کار بردند که منجر به شکلگیری،تکمیل و ترویج ریقه و روش نگارش آنان شد.بعدها اقدامات و تلاش آنان توسط شاگردان و پیروانشان توسعه و ترویج یافت،تا اینکه امروزه در خوشنویسی نستعلیق با دو قالب و ساختار متمایز،با نامهای«مکتب قدیم»یا«مکتب میرعماد» و«مکتب جدید»یا«مکتب کلهر»روبهرو هستیم.میر عماد الحسنی سیفی قزوینی از هنرمندان دورهی صفوی نامدارترین خوشنویس نستعلیق که تکامل این قلم با نام او رقم خورده است،با عنایت به پیشینیان موجد سبکی شد که خوشنویسان پس از او به خط وی اقتدا نمودند.سبکی که در آن دوایر،اتصالات و کشیدهها قدری درشتتر از حد معمول و در عین حال از تناسب کاملی برخوردار بودند.اندام حروف نیز بسیار مستحکم،وضاح و مشخص و همچنین با ظرفاتی استادانه نگاشته میشد.و اما میرزا محمد رضا کلهر از خوشنویسان برجسته دورهی قاجار با تکیه بر نبوغ سرشارش،نیز براساس اصول و خواست زمانه،بر پایهی سبک میرعماد سبکی را پی ریخت که قلم نستعلیق را با صنعت تازه وارد چاپ سنگی آشتی داد.وی طی این فرایند در ساختار حروف و کلمات نستعلیق،با پرهیز از نازکنویسی و تیزنویسی،نوع چاقنویسی را مرسوم ساخت که در آن دوایر کوچکتر و تنگتر نوشته شده و کشیدهها و فاصلهی پیوند حروف و کلمات کوتاهتر و ضخیمتر میشدند.
خلاصه ماشینی:
نظری اجمالی بر مکاتب رایج در خوشنویسی نستعلیق بهروز شریفی زیندشتی* چکیده: قلم نستعلیق،به عنوان دومین خط خاص ایرانیان در دورهی اسلامی،پس از شکلگیری و پیدایش به همت خوشنویسان از دورهای به دورهی دیگر شاهد ویژگیها و اختلافاتی هرچند جزئی در ساختار حروف، کلمات،اتصالات و نیز ترکیببندیها شد و درنتیجهی این اختلافات جزئی،خوشنویسی نستعلیق هریک از دورهها از هم متمایز گشت.
و اما میرزا محمد رضا کلهر از خوشنویسان برجسته دورهی قاجار با تکیه بر نبوغ سرشارش،نیز براساس اصول و خواست زمانه،بر پایهی سبک میرعماد سبکی را پی ریخت که قلم نستعلیق را با صنعت تازه وارد چاپ سنگی آشتی داد.
در نیمهء اول قرن نهم هجری شاگردان میر علی تبریزی چون عبید اللّه پسرش و اظهر تبریزی و میرزا جعفر تبریزی معروف به بایسنغری(متوفی 588 ق)و دیگر علاقمندان به خوشنویسی نستعلیق،در توسعه و ترویج این قلم تلاش شایانی نمودند و با کوشش آنها در اندک زمانی نستعلیق مورد استقبال و قبول همگان واقع گردید و اغلب کتابها به این قلم نوشته شد.
بنابراین منظور از مکتب قدیم،قبل از دورهی قاجار است،که نمایندهی تام و کمال آن«میر عماد الحسنی سیفی قزوینی»است و سبک جدید از اواسط دورهی قاجار شروع میشود که با ظهور«میرزا محمد رضا کلهر»به وجود آمده و به نام او رقم خورده است.
مکتب جدید(سبک کلهر) میرزا محمد رضا کلهر،مشهورترین خوشنویس نستعلیق پس از میر عماد در نزد عموم میباشد.
» (آغداشلو،5831،851)بنابراین در دورهی معاصر مکتب کلهر به عنوان سبک غالب درآمده و در این میان نقش انجمن خوشنویسان ایران در ترویج آن بسی تاثیرگذار بوده است.