چکیده:
جناب آقای دکتر علی صاحبی در سال 1343 در گرگان متولد شدند و در سالهای 62 تا 69 دورههای لیسانس و فوق لیسانس خود را در رشتهی روانشناسی در دانشگاه تهران طی کردند،ایشان دکترای خود را در رشتهی روانشناسی بالینی از دانشگاه«نیوسات ولز»در شهر سیدنی در سال 1375 دریافت داشتند و اولین اثر خود را به نام«روانشناسی موفقیت در کنکور و راههای غلبه بر اضطراب امتحان»در سال 1375 منتشر کردند،ایشان مدتهای زیادی عضو هیئت علمی دانشگاه مشهد بودند.دکتر صاحبی بهطور کلی در طی سالهای 1375 تا 1386،17 جلد کتاب در قلمروی روانشناسی بالینی به چاپ رساندهاند. ایشان با سازمان بهداشت جهانی در زمینه پژوهش علمی در حوزهی اختلالات اضطرابی(وسواس)همکاری 2Lدارند.ایشان در بیمارستان«وستمید» در بخش خانواده درمانی به عنوان روانشناس ارشد فعالیت دارند و در انستیتوی واقعیتدرمانی ویلیام گلاسر، در حوزهی«نظریهی انتخاب و واقعیت درمانی»متخصص محسوب میشوند و با این انستیتو همکاری مستمر دارند. ایشان در کلینیک خصوصی خود به کار مشاوره و رواندرمانی با رویکرد شناختی و فعالیتهای پژوهشی مشغول هستند. برخی کتابهای آقای دکتر صاحبی عبارتند از:تحلیل کاربردی رؤیا،تمثیل درمانی،قصهدرمانی،زبان انتخاب،روش تحقیق کیفی،مائیم که اصل شادی و کان غمیم همچنین کارگاههای آموزشی متعددی برگزار میکنند با عنوان: ارتباط مؤثر در زندگی زناشویی، مهارت زندگی،افزایش عزت نفس، شناختدرمانی گروهی،اضطراب و 3Lافسردگی در ایران و استرالیا،راههای افزایش انگیزه در فرزندان،راههای ایجاد ارتباط مؤثر در زندگی مشترک، روانشناسی تغییر،از خودشناسی تا خودشکوفایی،آرامسازی روانی،10 اصل زندگی پویا،ملاقات با کودک درونی، ویژگیهای بنیادین افراد خودشکوفا، افزایش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان،و دورههای متعدد کارگاه آموزش نظریهی انتخاب و واقعیتدرمانی در تهران،تبریز و مشهد.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین در تمام دورههای پیشدبستان،دبستان،راهنمایی و دبیرستان رابطهی معلم و دانشآموزان باید مبتنی بر احترام و تعلق خاطر باشد، دانشآموزان باید به مدرسه،به کلاس اگر مدارس درک درستی از رفتار کودک داشته باشند میتوانند به گونهای برنامهریزی کنند که همهی بچهها در آن موفق باشند درس و به مواد درسیشان احساس تعلق بکنند تا آن کار را انجام دهند،و مواد درسی باید به گونهای به بچهها ارائه بشود که از بالا به پایین و به عنوان تکلیف و به عنوان چیزی که در آینده به دردتان میخورد نباشد،زیرا بچه«الان»را میخواهد و همین الان میخواهد،زود هم میخواهد، آنچه را که میخواهد،الان است،بنابراین اولیا مدرسه و اولیا دانشآموز باید بدانند که طبق نظریهی انتخاب نمیتوان به هیچ کس چیزی را به زور یاد داد و یا او را مجبور به انجا کاری کرد.
*باید از آغاز و درواقع مفاهیم اولیه نظریهی انتخاب شروع کنیم،در این نظریه اصل اولیه این است،هر آن چه از انسان سر میزند یک«رفتار»است گریهکردن، دعواکردن،مشقنوشتن،همهی اینها رفتاراست و همهی رفتارهای ما به منظور ارضای یک یا چند نیازهای پنجگانه، از دورن برانگیخته میشوند،بنابراین در هر موقعیتی برای ارضای نیازهای خودمان، تحت تأثیر عوامل بیرونی یا تاریخچهای که بر ما گذشته است،نیستیم،ما به خاطر تاریخچهمان برانگیخته نمیشویم، همین که ما و شما الآن با هم صحبت میکنیم به این معناست که حتما یکی از نیازهای من در این موقعیت ارضا میشود که وقتم را به شما میدهم،من عملا باید از درون برانگیخته شوم،یعنی یک چیزی در این جا باید برای من وجود داشته باشد و از آن جایی که تمامی رفتارهای من از درون برانگیخته میشوند و من تصمیم میگیرم و انتخاب میکنم که برای ارضای فلان نیازم این رفتار را انجام دهم و این رفتار که الان با شما انجام میدهم چه خوبی برای من دارد،پس تنها کسی که مسئول ارضای نیازهایم است خودم هستم،و هیچ کس نمیتواند نیازهای مرا ارضا کند و مورد بعد این که من باید نیازهایم را به گونهای ارضا کنم که هزینهاش به دوش خودم باشد و مانع دیگران در ارضای نیازهای خودشان نشود."