خلاصه ماشینی:
"فصل سوم:اختیارگرایی در برابر منطقهبندی این مقاله توسط«فلیپ بوس»/استاد برنامهریزی شهری و منطقهای دانشگاه شفیلد نگاشته شده است.
وی در این مقاله پیشینهی این بحث(طرحهای توسعه) در چارچوب حکومت بریتانیا را پیگیری مینماید و در واکنش به تجارب حاصل از اشتباهات گذشته که دو عملکرد بسیار متفاوت در طرحهای توسعه را شامل میشدند-یعنی مأموریتهای راهبردی(که مستلزم اسناد قانونی نبودند)و مأموریتهای نظارتی که با درنظر گرفتن اقتصاد مختلط و مالکیت خصوصی زمین،اکیدا نیازمند جایگاه قانونی بودند- مدنظر قرار میدهد و با نیمنگاهی به طرحهای توسعهای پسا جنگ، کارآمدی و رهنمودهای غیر ایجابی برنامهریزی کاربری زمین،بهویژه در سطح منطقهای را یادآوری مینماید؛و آیندهی طرحهای توسعه را شرح میدهد.
قلمرویی که آکنده از معضلات حکومتها و مفاهمه و حمایت عمومی است و در ادامه با اذعان بر پیوستگی مسائل در نواحی محروم به اندیشهی یکپارچه و واحد محرومیت اجتماعی متمرکز میشود؛و سؤال بدون پاسخی را مطرح میکند که آیا نقش حکومت،پشتیبانی از سیاستهای خود میباشد یا نقش مشارکت عمومی الهامبخش حکومت در بایستگی سیاستهایش خواهد بود؟ فصل سیزدهم:مشارکت عمومی در برنامهریزی «یونی رایدین»/دانشیار برنامهریزی زیست محیطی در لندن است.
فصل چهاردهم:برنامهریزی حملونقل «پل ترولا»/مدرس تاریخ برنامهریزی حملونقل در دانشگاه استون میباشد که در این مقاله به عنوان فصل چهارم،پیشینهی پرفراز و نشیب برنامهریزی حملونقل را به وضوح بیان میکند و گسترهی رشد ترافیک را به عنوان جامعهی موتوریزه شرح میدهد براین اساس سیاستگذاریها،یا بایستی ملزم به اجرای شبکههای عمده و بازسازی شهری،در راستای تسهیل نمودن جریان ترافیک رو به ازدیا شود و یا به شکلی سنجیده استفاده از وسائط نقلیه در شهرها،محدود میگردد.
مقررات مرتبط، دستو رالعملهای دولتی در این خصوص را مجمل ارائه میکند و در نهایت نتایج مرتبط با نقش مسائل زیست محیطی در برنامهریزی را مورد بررسی قرار میدهد."