چکیده:
یاد کردن اندازهء کتاب از جمله ضوابط نسخهشناسی و فهرستنگاری نسخههای خطی است.قدما برای نشان دادن اندازهء کاغذ و نسخه مصطلحاتی داشتهاند که وضع آن به پیروی از اندازهء کاغذی بوده است که کتاب را بر آن مینوشتهاند.چون قطع یکی از مشخصات شناسایی نسخه و تمییز یک نسخه از نسخهء دیگر بوده است،در فرهنگ کتابداری ایرانی در پشت بعضی از نسخهها،ضمن آوردن مشخصات فیزیکی و مادی نسخه،قطع آن را نیز یادداشت میکردهاند که به آن«عرض»گفته میشد. در میان مسلمانان،نامگذاری قطع کتاب حد اقل از قرن 4 ق11/ م مرسوم شده و اصطلاحاتی چند در هریک از زبانهای عربی،فارسی و ترکی وجود داشته که در برخی متون و مآخذ برجای مانده است.منابع دست اول برای شناخت قطع کاغذ و کتاب محدود است به متون کهن،عرضهای مذکور در نسخهها و اطلاعات افواهی. در این مقاله به معرفی انواع قطعها و مناسبات نامگذاری آنها پرداخته میشود و فهرستی الفبایی از 35 اصطلاح که برای نام اندازهها در متون و مآخذ قدیم دیده شده ارائه میشود،این مصطلحات عبارتاند از: بازوبندی،بزرگ،بغدادی،بغلی،بیاضی،پالتویی،ثلث،ثمن، جانمازی،دو ثلثی جیبی،چارکی،چهار مصراعی،حمایلی،خشتی،خفی، ربع،رحلی،رقعی،سلطانی،سلیمانی،شامی،صغیر،طالبی،طلحی، طوماری،فرعونی،مثمن،مربع،معمولی،منصف،منصوری،نصف (نصفی)،ورق الطیر،وزیری. این فهرست نشان میدهد که وضع اصطلاحات مربوط به قطع بر پنج مبنا صورت گرفته است: اول)منسوب به اشخاص و اعلام و جاها،بغدادی،حموی،سلطانی، سلیمانی،شامی،طالبی،طلحی،فرعونی،منصوری،وزیری. دوم)منسوب به اشیا:خشتی،جانمازی،رحلی،رقعی،ورق الطیر. سوم)منسوبات عددی:ثلث،ثمن،چارکی،چهار مصراعی،دو ثلثی، ربع و ربعی،مثمن،مربع،منصف،نصف. چهارم)منسوب به جای قرار گرفتن نسخه:بازوبندی،بغلی،پالتویی، جانمازی،جیبی،حمایلی،خفی. پنجم)برمبنای بلندی:صغیر،کبیر(بزرگ)،وسط(میانه،متوسط).
خلاصه ماشینی:
"رشید الدین فضل الله همدانی در مقدمهء لطایف الحقایق دربارهء ورقهای بزرگ برای ترسیم نقشه که شش برابر ورقهای معمولی معتاد وقت میبود و ظاهرا آنها را در کارگاه کاغذسازی رشیدیه در تبریز میساختهاند مینویسد: و چون خواسته که صور اقالیم را بر قاعدهء حکما ضبط کرده آید و بر وجهی مضبوط و راست کند که آسانتر بفهم رسد و روشنتر باشد و مواضعی که هرکس تمام آن را ضبط نکرده در ضبط آورد و ضرورت دید که اوراق آن بزرگتر باشد تا عرض مذکور بهتر و آسانتر حاصل شود و صورت و لایات نیز بموجبی که هرکس مشاهده کرده بر وجهی که واقع باشد و هرگاه که کسی خواهد که احوال آن بداند بعضی از احوال آن از آنجا معلوم شود،بدان سبب اوراق کاغذ بزرگ ساخته که هریک بمقدار شش طبق86کاغذ باشد و آن صور بر آن کشیده و چون کاغذی چنان قطع بزرگ دست داد خواسته که تمامیت تصانیف او جمع کرده در یک مجلد کتاب نویسد تا همه به هم جمع گشته یادگار بماند و جهت آنکه تا اقوام عرب را نیز از آن بهره باشد مجموع آن را تعریب کرده و به عربی نسخههای مفرد نوشته و در این مجلد بزرگ نیز هریک از آنکه به پارسی نوشته مباحث آن به عربی نوشته تا همه را از آن فایده بود و آن موسوم است جامع التصانیف رشیدی...."