چکیده:
این مقاله به بررسی نسخهای منتخب از شاهنامه،در سفینهء تبریز، شامل 1245 بیت،و بررسی ویژگیهای نسخهء اساس و خانوادهء آن میپردازد.در این نسخه که شامل داستان رستم و سهراب و منتخبی از داستان رستم و اکوان دیو و ابیاتی از داستان رستم و اسفندیار و ابیاتی از بخشهای مختلف شاهنامه است، برخی خطاهای آشکار در ابیات شاهنامه دیده میشود که عدم اصلاح آنها نشان میدهد ابو المجد تبریزی،کاتب و گرد آورندهء سفینه،که مردی با سواد و ادیب بود، خود را مقید به حفظ و انتقال عین ضبط نسخهء اساس میدانسته است.وی ابیات شاهنامه را به ترتیب در 9،14 و 16 جمادی الأولی 721 نوشته است، برین اساس تاریخ تحریر نسخهای که ابو المجد از روی آن کتابت کرده است پیش از 721 ق بوده است که از تنها دو دستنویس معتبر شاهنامه یعنی نسخهء فلورانس(614 ق)و بریتانیا(675 ق)متأخرتر است و میتوان از بررسی این ابیات در سفینه تا حدودی به برخی ویژگیهای کلی نسخهء کهنی که اساس کتابت ابو المجد در سفینه بوده است دست یافت. بنابراین در قرن ششم و هفتم هجری در تبریز دستنویسهای قابل اعتنایی از شاهنامه موجود و در دسترس ادبا بوده است و دستنویس مورد استفادهء ابو المجد با اینکه به سه نسخهء فلورانس(614 ق)قاهره(741 ق) و واتیکان(848 ق)که هر سه نسخه از نظر تبارشناسی متعلق به یک شاخهاند،متمایل است،اما به دلیل داشتن ضبطهای منحصر به فرد بسیار و ابیاتی الحاقی که در هیچیک از شانزده دستنویس معتبر شاهنامه دیده نمیشود محتملا از مادر نسخه و خانوادهء ویژه و جداگانهای بوده است که در بخشهایی با نسخههای معتبر خویشاوندی نداشته است،اما اثبات یا رد این گمان و تعیین دقیق خویشاوندی این نسخه مشروط به مقابلهء کامل همهء 1245 بیت با تمام ضبطهای شانزده نسخه است. این نسخه هرچند به لحاظ تاریخ کتابت شاید سومین نسخهء کهن شاهنامه باشد،اما اعتبار و اصالت آن همسنگ سایر نسخههای قدیمی مانند توپقاپوسرای(721 ق)،لنین گراد(722 ق)و قاهره(741 ق)نیست و باید آن را نسخهای متوسط دانست که میتوانست در حاشیهء تصحیح شاهنامه مورد مراجعه قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"از گروه دوم نیز پنج بیت در داستان رستم و سهراب و دو بیت در اکوان دیو است که یا اصلا در دستنویسها وجود ندارد و یا ضبط آنها به صورت موجود در سفینه یگانه است و هر هفت بیت در اینجاآورده میشود: -ببارید می تا شادی خوریم که روزی را چون او بگذریم(!)42(275) -ز یزدان همی آرزو دارم این ز بهرش بخواهم ز بد خواه کین(275) -چو گفتار سهراب،رستم شنید بیفتاد و هوش از دلش بر دمید(575) -زواره چو آمد بر پهلوان به تابوت کردندپور جوان(675) -جهان را همین است آیین و کار که آمرزشی خواهد از کردگار(675) -دهن ناچران و سری پر ز خواب همی آرزو آمدش نان و آب(775) -بکوشیم سخت و بتازیم تیز چو آرام گیریم گویند خیز(875) بیت اخیر در سفینهء تبریز در پایان داستان رستم و اکوان دیو آمده است و در هیچیک از دستنویسها و چاپهای شاهنامه نیست،اما بیرون از شاهنامه در کتاب«بلوهر و بیوذسف» علی بن محمد تبریزی ذکر شده است(ص 661)و از این جا میتوان نتیجه گرفت که در نسخه یا نسخههای شاهنامه که در قرن هفتم و هشتم در تبریز وجود داشته،این بیت به رغم شانزده دستنویس معتبر شاهنامه،به نام فردوسی آمده بوده و احتمالا از آنجا در آثار دو ادیب تبریزی، ابو المجد محمد بن مسعود و علی بن محمد،راه یافته است."