چکیده:
بحث کارکردهای دین در اخلاق در مقابل سکولار قرار دارد که به نفی استقلال قلمرو اخلاق از قلمرو دین حکم رانده است. در اخلاق دینی، اخلاق جزئی از دین میباشد و میان آندو، نسبت عموم و خصوص مطلق وجود دارد. به همین دلیل، دین در اخلاق کارکردهای فراوانی دارد که موضوع این پژوهش است.
مهمترین کارکردهای دین در اخلاق عبارتند از: پشتوانهبودن دین برای اخلاق، ضمانت اجرایی آن در آموزههای اخلاقی، خاستگاه الزام در گزارههای اخلاقی و ایجاد زمینههای آن، تأمین مفاهیم اصلی و فرعی، تأمین مفاهیم اخلاقی در گرایشهای فطری، عاطفی، احساساتی، انفعالی و غریزی، توجه به حسن فاعلی درکنار حسن فعلی، تبیین و تعیین فضایل و رذایل اخلاقی و روشهای تربیت اخلاقی، منشأ ارزشهای اخلاقی، تعیین غایت اخلاق و منبعبودن متون دینی برای شناخت و استنباط احکام اخلاقی.
v The theory of the functions of religion in ethics is the opposite of secularism which denies the independence of the domain of religion and the domain of ethics. According to religious ethics، ethic is a part of religion and their relationship is absolute generality and peculiarity. It is for this reason that religion has many functions in ethics and this is the subject of this research.
The most important functions of religion in ethics are as follows: religion supports ethics، religion guarantees fulfillment of ethics، it obligates ethical statements and provides its background، provides the main and subsidiary concepts for it، provides ethical concepts for the natural، sentimental، affective and instinctive tendencies، it pays attention to ‘good actor’ along with ‘good action’، explains and determines ethical vices and virtues، methods for ethical education، and the origin of ethical values، determines the goal of ethics، and is a source for understanding and inferring ethical commands.
خلاصه ماشینی:
"قرآن نیز بهعنوان راهنمای سعادت بشر در فرازهایی از برنامۀ خویش بسترها و راهکارهای ذیل را جهت تحقق الزامات ارزشی و شرعی معطوف داشته است: الف) فرجام اخروی ـ ثواب و عقاب: ذکر عاقبت شوم و فرجام نامیمون بدکرداران و سعادت بیپایان و بهرهمندی زوالناپذیر از نعمتهای اخروی نیککرداران، پارهای از تلاشهای وحی دربارۀ ملزمساختن انسانها به تکالیف شرعی خویش و تحقق بایستهای ارزشی است: «وکل إنسان ألزمناه طائره فی عنقه ونخرج له یوم القیامة کتابا یلقاه منشورا: اعمال هر انسانی را بر گردنش آویختهایم و روز قیامت، کتابی برای او بیرون میآوریم که آن را در برابر خود گشوده میبیند (اسراء: 13)، «لئن أقمتم الصلاة وآتیتم الزکاة وآمنتم برسلی وعزرتموهم وأقرضتم الله قرضا حسنا لأکفرن عنکم سیئاتکم ولأدخلنکم جنات تجری من تحتها الأنهار فمن کفر بعد ذلک منکم فقد ضل سواء السبیل: اگر نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و به رسولان من ایمان بیاورید و آنها را یاری کنید و به خدا قرضالحسنه بدهید [در راه او به نیازمندان کمک کنید] گناهان شما را میپوشانم و شما را در باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختان جاری است، وارد میکنم، اما هرکسی از شما بعد از این کافر شود، از راه راست منحرف گردیده است» (مائده: 12).
از دیدگاه قرآن کریم و سایر آموزههای دینی، احکام و مفاهیم اخلاقی خدامحور است و براساس ارادۀ تشریعی خداوند وضع شدهاند و از آنجاکه انسان دارای دو بعد جسمانی و روحانی و دو مرحله زندگی، یعنی دنیا و آخرت است و زندگی دنیوی زودگذر و ناپایدار است و مرحلۀ دوم بیپایان است، سعادتمند کسی است که بتواند طولانیترین لذتها را دارا باشد؛ یعنی هم از لذایذ دنیوی بهرهمند باشد و هم از لذایذ اخروی و این بهمعنای ترک دنیا، انزوا، فرار از دفاع مشروع و..."