چکیده:
مسئلۀ جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس یکی از زیربناییترین مسائل روانشناسی در حکمت متعالیه است. این مسئله از ابعاد مختلف قابل بررسی است؛ اما از آنجاکه حدوث جسمانی از سوی عدهای مورد نقد جدی قرارگرفته است، آنچه در این مقال در صدد تبیین آن هستیم، بررسی چالشهای این نظریه است. چالشهایی که این نظریه را در مراحل ثبوت و اثبات مورد تحدید جدی قرار داده، گاهی با دلایل عقلی مبانی آن را مخدوش کرده و زمانی با دلایل نقلی پایههای آن را متزلزل نشان دادهاند. به نظر میرسد با تأملاتی میتوان از این چالشها گذشت و از حدوث جسمانی نفس دفاع کرد.
One of psychology’s most substructural matters in the transcendental theology is the corporeal creation and spiritual subsistence of soul. This subject can be investigated from many perspectives; but since it has been seriously criticized by some researchers، we will study its challenges in this article. The key point which solves the problem of the corporeal creation is paying attention to the existential intensification of soul. In fact the point that makes soul different from other abstract beings، in Sadra’s view، is soul’s existential intensification and evolution. Therefore most of the criticisms are either the result of soul’s movement of substances or the result of not paying attention to it.
خلاصه ماشینی:
نامعقولبودن احتمال تسخیر قوا بدون حرکت جوهری به نظر میرسد این احتمال نیز دارای مشکلاتی است؛ زیرا اولا، از آنجاکه مبتنی بر تعدد صور است، مانند احتمال نخست، لازمهاش دو یا چند چیزشدن شیء واحد خواهد بود؛ ثانیا، این ادعا که قوۀ مصوره (صورت منوی) پس از حدوث نفس نباتی نه معدوم گردد و نه فعل خود را به نفس تفویض کند، بلکه تحت تسخیر نفس نباتی قرار گیرد، با مبانی فلسفی و با تعریف فاعل تسخیری سازگار نیست؛ زیرا فاعل تسخیری «فاعلی است که علت وجود و فعل فاعل دیگر باشد» (طباطبایی، 1362، ص172).
ظاهرا از نظر این نویسنده، مسئله را باید از طریق دلایل شرعی حل کرد و دلایل شرعی با روحانیة الحدوث سازگار است؛ زیرا میگوید: مسئلهای که ما در اینجا به دنبال آنیم، نحوۀ ارتباط نفس و جسم و نفس و عالم ملکوت است که از دسترس تجربۀ حسی بیرون است و بهراحتی میتوان وارد مراحل فوق شد و رابطۀ انسان را با نظریۀ روحانیة الحدوثبودن نفس [بیان کرد]، همچنین توضیح داد که روح میتواند دارای قوای متعددی باشد، لکن بهعلت تعلق به بدن و نقص در آلات مادی خود- یعنی بدن و مغز- در ابتدا امکان بروز آن قوا برای او نیست و اینکه نفس برای ظهور قوای خود، نیاز به سلامت بدن دارد، مطلبی است که مورد پذیرش خود صدرالمتألهین نیز هست.