چکیده:
خدا و صفات کمالیاش را چگونه میتوان توصیف و تعریف نمود؟ آیا انسان همانطورکه معانی صفاتی منسوب به خود، چون وجود، علم، قدرت را میشناسد، معانی صفاتی منسوب به خدا را میتواند بشناسد؟ مقالۀ زیر درصدد پاسخ به این پرسش است که به تحلیل و بررسی شش نظریه (اشتراک لفظی، اشتراک معنوی، توصیفناپذیری، بیمعنائی، الهیات سلبی و تمثیل) میپردازد و با تحلیل و نقد نظریات مختلف از فرضیة (اشتراک معنوی) دفاع میکند.
How can we define and describe God and his perfect attributes? Can human being comprehend the meaning of the attributes assigned to God just like he comprehends the meaning of the attributes assigned to himself such as existence، knowledge and power? This article will try to answer these questions and will investigate and analyze six theories in this regard (univocality and equivocality، indescribability، meaninglessness، theology of negation، analogy); criticizing these theories، the author's hypothesis (univocality) will be defended.
خلاصه ماشینی:
"2. اما نسبت به صفات دیگر، مثل علم و اراده، باید گفت این صفات هرچند عارض بر نفس انسان میشود، لکن معتقد اشتراک معنوی مدعی فهم و شناخت معنای آن است که بر دو قسم ناقص و کامل قابل تصور است که وجود کامل آن در خداوند یافت میشود؛ اما اینکه نحوۀ وجود صفات فوق از حیث ذاتی یا عرضیبودن در انسان و خدا چگونه است؟ دیدگاه اشتراک معنوی بحث آن را به فلسفه و عقل حواله میدهد و در آنجا ثابت میکند که به علت وجود محض و بحت و بسیطبودن خداوند، همۀ صفات کمالی در آن مقام به اصل وجود برگشته و عروض و تغییری در آن راه ندارد و لذا صفات فوق در خداوند بهنحو صرف وجود و نه عرض است.
وضع لفظ بر گوهر معنا بدون لحاظ خصوصیت اگر بپذیریم که لفظ توسط واضع مشخص به معنای متعین وضع شده، لکن باید توجه کرد که آیا موضوعله حقیقی الفاظ، ذات معنا بدون دخالت خصوصیات و قیود در وضع الفاظ و موضوعله است، یا اینکه خصوصیات و قیود نیز در وضع الفاظ دخالت دارد؟ یک دیدگاه، از جمله اهل لغت و ظاهرگرا بر رأی دوم معتقدند (سیوطی، 1426ق، ج1، ص42)، اما دیدگاه دیگر، از جمله اصولیان، موضوعله حقیقی الفاظ را جوهر، روح و گوهر معنای لفظ یا گزاره توصیف میکنند و بر این باورند که خصوصیات و قیود دیگر برای توضیح و بهصورت قید غالبی مذکور و لحاظ شده است؛ مثلا واژۀ «صدا» بر مطلق صدا وضع شده است، اعم از آنکه از حنجرۀ انسان یا حیوانی خارج شده باشد [چنانکه در زمان انسانهای اولیه صدا به آن منحصر بود] یا اینکه توسط ابزار و آلاتی مثل: نی، صور، رادیو و ضبط و امروزه توسط رایانه و امثال آن، تولید یا پخش میشود."