چکیده:
در دیدگاه متفکران مسلمان، خداجویی و خداپرستی فطری است؛ بدانمعناکه یکی ازخواستها و گـرایـشهای انسان توجه به خدا و جستوجوی اوست و شاهد این مطلب آن است که انسانها در طـول تـاریـخ، هـمـواره در جـسـتوجـوی خـدا و گـرایـش بـه دیـن بـودهاند و اخـتـلافـات نژادی، جـغـرافـیـایـی و فـرهـنـگـی نـیز تفاوتی در این موضوع ایجاد نکرده است. ازسوی دیگر، در دیدگاههای جدید روانشناسان_ که همواره در پی شناخت ماهیت انسان و ژرفای وجودی او بودهاند_ نیز میتوان شواهد و قرائنی بر این نظریه یافت. در مقالۀ حاضر سعی بر آن است تا با بیان یکی از این دیدگاههای روانشناسی (معناگرایی ویکتور فرانکل)، تأییدی بر نظریۀ فطرت دینی بیابیم و با بررسی شاخصههای برجستۀ آن در مقایسه با نگرش مسلمانان دربارۀ فطرت، راه دیگری در پاسخ به شبهات واردشده به نظریه بیابیم. در دیدگاه متفکران مسلمان، خداجویی و خداپرستی فطری است؛ بدانمعناکه یکی ازخواستها و گـرایـشهای انسان توجه به خدا و جستوجوی اوست و شاهد این مطلب آن است که انسانها در طـول تـاریـخ، هـمـواره در جـسـتوجـوی خـدا و گـرایـش بـه دیـن بـودهاند و اخـتـلافـات نژادی، جـغـرافـیـایـی و فـرهـنـگـی نـیز تفاوتی در این موضوع ایجاد نکرده است. ازسوی دیگر، در دیدگاههای جدید روانشناسان_ که همواره در پی شناخت ماهیت انسان و ژرفای وجودی او بودهاند_ نیز میتوان شواهد و قرائنی بر این نظریه یافت.در مقالۀ حاضر سعی بر آن است تا با بیان یکی از این دیدگاههای روانشناسی (معناگرایی ویکتور فرانکل)، تأییدی بر نظریۀ فطرت دینی بیابیم و با بررسی شاخصههای برجستۀ آن در مقایسه با نگرش مسلمانان دربارۀ فطرت، راه دیگری در پاسخ به شبهات واردشده به نظریه بیابیم.
Muslim scholars believe seeking for a God and worshiping God is innate. In other words one of human's demands and tendencies is to pay attention to God and seek for him. They adduce the fact that human with different races and different geographical and cultural situations، have always searched for God and have tended to a religion in history. On the other hand some evidences may be found in the recent views of psychologists – who have always tried to recognize the essence of human and his existence – which approve this point.
I will try to approve the theory of religious innate disposition by explaining one of the psychological theories (semanticism of Victor Frankel) in this article; also investigating its outstanding characteristics in comparison with Muslim's theory regarding innate disposition، I have tried to answer some questions posed regarding this theory.
خلاصه ماشینی:
"به اعتقاد فرانکل، جوهر وجود انسان را سه عامل تشکیل میدهد: معنویت، آزادی و مسئولیت (ساعتچی، 1377، ص246) و لذا فرانکل برخلاف فروید معتقد است ما هستیم که به سوی معنا کشیده میشویم و لذا انسان موجودی نیست که دائم رانده و وادار شود؛ بلکه در یافتن معنای زندگی خود نیز دارای اختیار و آزادی اراده است.
پاسخ به برخی شبهات نظریۀ فطرت دینی با توجه به معناگرایی فرانکل با اینکه یکی از مهمترین نتایج نظریۀ فطرت دینی، پذیرش ذات متعالی طلب انسان و ذات دین خواه اوست که در نظریۀ معناگرایی فرانکل نیز دیده میشود، پرسشها و اشکالاتی وجود دارد و این انگاره را القا میکند که پذیرفتن فطرت و امور فطری، فاقد پشتوانه و تأیید فرادینی بوده و به عبارتی، برخاسته از ذهن درونگرای نظریهپردازانی خاص است؛ لذا با اینکه پاسخهای مفصلی از جانب متفکران مسلمان به این شبهات داده شده، لیکن به نظر میرسد بررسی نظریۀ فرانکل نیز میتواند پاسخ مناسبی در رفع برخی از این توهمات و شبهات دربارۀ فطرت دینی باشد که به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم: 1.
در پاسخ باید گفت با اینکه به عقیدۀ فرانکل نیز معنای زندگی امری شخصی است، نه عام و نزد افراد مختلف و لحظه به لحظه، به شکل متفاوتی بروز میکند و به نظر وی حتی تعریف معنای زندگی و دادن یک فرمول واحد، ناممکن است و هرگز نمیتوان پرسشهایی را درمورد معنای زندگی با عبارات گسترده و کلی پاسخ د، با این حال، چنین نیست که معنای زندگی امری مبهم باشد؛ بلکه برعکس، چیزی است بسیار واقعی و قابل لمس و البته همگانی."