چکیده:
«تعریف دین» امروزه از بحثهـای مهـم و لـال خیـز در حـوزههـای گوناگون دینپژوهی، بهویژه روانشناسی، جامعهشناسی و پدیدارشناسی دین میباشد و این موجب شده که این بحث از مسـالل جدیـد کالمـی بشمار آید؛ هرلند، تاکنون لندان توجهی بدان نمیشد. در ایـن مقالـه ضمن اشاره به مبانی خاص تعریفهای گونـاگون دیـن و بیـان اهمیـت جایگاه شناسی معرفتی این تعاریف، با تکیه بر تعریفهای روانشناختی، جامعــهشــناختی و پدیدارشــناختی دیــن، عوامــل اصــلی گونــاگونی دین تعریفهای دین مشخص خواهند شد که عبارتاند از: عدم تفکی دیـن بهعنوان حقیقتی مستقل و واقعیتی وابسته به انسان؛ عدم تفکی متحقق و دین آرمانی؛ اضالع متکثر دیـن؛ ظهـور رشـتههـای گونـاگون دینپژوهی با اختالف در پی فرضها و نظریههای پذیرفتهشده از سوی دینپژوهان (نظریهمند بودن تعریفهای دین).
Definition of religion is regarded as a challenging and important treatment in different fields of religious studies particularly in psychological، social and phenomenological fields and in this way، it has appeared as a new theological problem. In this paper، some special principles of deffernt definitions of religion and the imporatance of the definitions have been studied and، with an imphasis on psychological، social and phenomenological definitions، the factors differentiating the definitions have been introduced as: disregarding religion as an independent reality in human life، disregarding the distinction between realized religion and ideal religion، numerous aspects of religion، various fields in religious studies with disagreement in presuppositions and accepted theories.
خلاصه ماشینی:
"پرسشهایی مانند: ـ آیا دین موجب سعادت انسان میشود؟ ـ آموزههای دین درباره طبیعت، جهان و انسان، با آموزههای علمی و فلسفی چه نسبتی دارد؟ ـ آیا دین برای زندگی اجتماعی بشر ضروری یا مفید است؟ ـ دین با خدا، انسان، اخالق معنویت و وحی چه نسبتی دارد؟ در پاسخ به این پرسشها آیا میتوان بر معنای کلـی و جـامع دیـن، مرـل «نـوعی راه و رسم زندگی» تکیه کرد؟ روشن است که تعیحنهای گونـاگون دیـن (اعـم از توحیـدی و غیـر توحیدی، الهی و غیر الهی، ابراهیمـی و غیـر ابراهیمـی، شـرقی و غربـی و ...
63 37 بررسی تعاریف دین از منظری دیگر تأثیر پیشفرضها در تعریف دین در بسیاری از تعریفها، دین بهمعنای روش بایسته و شایسته برای زندگی متناسب با عقاید و باورهای کلی نسبتبه آغاز و انجام هستی و جایگاه انسان در آن بهکار میرود؛ و به تعبیـری باورهایی کلی درباره هستی و قواعدی درباره رفتار آدمی است که بیانکننـده شـیوه صـحیح زندگی است.
روانشناسی دین خاستگاه روانی پیدایش دین در زندگی آدمی چیست؟ آیا آدمی دارای حسی بهنام حس دینـی در کنار حس زیباییشناسی و حس اخالقی است؟ درصورت داشتن چنین حسی این حس چه ویژگی ها و نمودهایی دارد؟ آیا افراد دیندار دارای نوعی خاص از شخصیت اند؟ تجربـۀ دینـی چیست و چه نسبتی با دینداری و چه آثاری در حاالت روحی و روانی فرد دارد؟ دینداری چـه نسبتی با احساس رضایتمندی از زندگی دارد؟ آیا دینداری تأثیر مربتی در بهداشت روانی و یا حتی سالمت جسمی دارد؟ درصورت تأثیر، میزان و نحوه آن چگونه است؟ آیـا دینـداری بـر افزایش حس نوعدوستی، کمک به دیگران و میل به کارهای خیر تأثیر دارد؟ دینـداری دارای 14 19 بررسی تعاریف دین از منظری دیگر چه ابعاد روانیای است و چگونه میتوان آن را اندازهگیری کرد؟ اینها نمونههایی از پرسشهای خرد و کالنی است که «روانشناسی دین» میکوشـد بـه آنها پاسخ گوید."