چکیده:
خاورمیانه به واسطه مسیر ارتباطی،منابع انرژی،تجربیات امپریالیستی و تعارضات فرهنگیاش با جهان خارج،محیطی واقعگرایانه و مبتنی بر امنیت دولتی،ملی و منطقهای یافته و امنیت انسانی را به حاشیه برده است.این شرایط دهاورد صلح و ثبات برای خاورمیانه نبوده است.برای جبران گذشته و تقویت و حمایت از مسایل انسانی لازم است توجه به توسعه انسانی مدنظر قرار گیرد.این مقاله،به بررسی اصلاحات سیاسی،مسایل اقتصادی و جمعیتی،مسأله انرژی و فناوریهای جدید به عنوان توسعه انسانی یا آزادی از نیاز و همچنین مسایل عراق،گسترش هستهای، هراسپروری و اختلاف اسراییل و فلسطین به عنوان مهمترین موضوعات امنیت انسانی یا آزادی از هراس در خاورمیانه میپردازد.در پایان نیز پیشنهادهایی برای گذر از بافت کنونی خاورمیانه به سوی امنیت انسانی مطرح شده است.
To be channel between The East and The West، its energy resources، its political structures، its Imperialistic experiences and its cultural contradictions with the world، put theMiddle Eastinto realistic context and fabricated by state، national and regional security than the human security and they overlaid it. It argues that this situation didn't achieve the peace and stability for the region. Making up for lost time، empowering and protecting the human issues entail to be though the channel state security and human development. The paper is examining political reforms، economic and demographic problems، energy issues and modern technology in the Middle Eastern as human developments or freedom from needs and so discussing theIraqcrisis، nuclear proliferations، terrorism andPalestine-Israelconflict as main human security or freedom from fear in theMiddle East. And the last make some suggestions for the current fabric of the region.
خلاصه ماشینی:
کلیدواژهها: امنیت انسانی،توسعه انسانی،خاورمیانه،امنیت ملی،سده بیست و یکم (*)دکترای اندیشه سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس،عضو هیأت علمی و مدیر گروه مطالعات روابط بین الملل و منطقهای در پژوهشکده مطالعات راهبردی (به تصویر صفحه مراجعه شود) مقدمه اگر از منظر تمدنی نگاهی به تحولات خاورمیانه به عنوان کانون تمدن اسلامی در مقایسه با تمدنها کهن چین و هند و حتی آمریکای لاتین بیاندازیم،خاورمیانه تنها تمدن کهنی است که تحولات جدید جهانی کنار نیامده و همچنان در تقابل و چالش با آن قرار دارد.
از منظر امنیت انسانی در خاورمیانه،این پرسش مطرح است که با توجه به پیشینه تقابلی این منطقه با سامان برآمده از تمدن غرب در عرصه بین المللی،تأکید بر امنیت ملی و یا رژیمهای امنیتی منطقهای میتواند عوارض انسانی کمتری داشته باشد یا توجه به رویکردهای جدید توسعه انسانی و امنیت انسانی؟تجربه تحولات چند دهه خاورمیانه پس از جنگ جهانی دوم،نشان از آن دارد که تأکید بر امنیت ملی نه تنها برای کشورهای منطقه امنیتزا نبوده و تا کنون نیز قابلیت اتکا و اطمینانبخشی برای کشورهای منطقه نداشته و ندارد،بلکه باعث شده مسایل انسانی نیز به شدت تحت الشعاع قرار بگیرد و حتی سببساز به فراموشی سپرده شده مسایل انسانی منطقه شده است و عوارض انسانی در منطقه تابع مسایل امنیت ملی باشد که چندان فرایند بلوع خود را نیز طی نکرده و معلوم هم نیست این کار تا چه زمانی باید تداوم داشته باشد.
homeland security (به تصویر صفحه مراجعه شود)عامل چهارم و مهمترین آن،مناقشه اعراب و اسراییل است که به اعتقاد بسیاری،حل عمده مسایل خاورمیانه در گرو حل این مسأله است.