چکیده:
در نگاه حقوق کیفری بزههای سازمان یافته تنها یک ویژگی برجسته دارد و آن شیوه انجام بهطور برنامهریزی شده،است.این نکته نشان میدهد این دسته از بزهها در سنجش با دیگر بزهها دستهای نوین نیستند و بر وارونه آن هر بزه عمدی را می- توان بهطور سازمان یافته انجام داد.در عین حال،در بزهشناسی،بزههای سازمان یافته جدا از شیوه ارتکاب که چهره راستین آن است،دو ویژگی دیگر را نیز دارا است که یکی در مالی بودن و دیگر در فراملی بودنش است.دو ویژگی بالا هنگامی که با کنشگران(فاعلان)بزه سازمان یافته پیوند داده میشود؛نقش امنیت به عنوان موضوع این بزهها آشکار میشود.با این حال،بر وارونه تروریسم که بیشتر بر ضد شهروندان بیگناه رخ میدهد،بزههای سازمان یافته رفتارهایی بر ضد امنیت اقتصادی و امنیت ملیاند.پیگرد آنها از سوی پلیس به هیچ روی سنجشپذیر با بزههای خیابانی و خشونتآمیز نیست.به دلیل پیوند بزهکاران سازمان یافته با قدرت و نیز به جهت گرامی داشتن ظاهری قانون و پاس داشتن هنجارها از سوی آنان،پلیس در شناخت و پیگرد این دسته از بزهکاران،پیروزی چشمگیر نداشته است.
According to the criminal law، the organized crimes have a unique characteristic which is the planned way of accomplishing. This indicates that in comparison with others، these kinds of crimes are not new ones and in spite of it، every crime can be accomplished in an organized manner. In the mean time، based on criminology، other than way of accomplishing، the organized crimes have two other characteristics including their financial and trans-national features. Whenever the above characteristics are linked to the perpetrators of organized crimes، the role of security as the subject of this crime is highlighted. However، despite of terrorism which mainly targets the citizens، these crimes are behaviors against economic and national security. Pursuing those crimes is not comparable to those on the streets or other coercive crimes. Due to the linkage between organized crime perpetrators and the power and also because of formalistic respect to the law and norms by them، police has not been so successful in identification and hunting those criminals.
خلاصه ماشینی:
بزههای تروریستی،بزههای سازمان یافته و قاچاق که به«سهگانه نامقدس»2زبانزد شدهاند،5چرخه بزرگی پدید آوردهاند که همدیگر را پشتیبانی میکنند و از همین دریچه است که نگرانی دولتها افزایش یافته و برخی را به این باور رسانده که«پیدایش گروههای تروریستی و سازمانهای جنایی فراملی را تولد نامشروع یک نظام جدید در عرض دولت می- دانند و آنها را نوعی بازیگر در عرض دولت یا سازمانهای بین المللی میدانند که برای حاکمیت دارای خطر امنیتی است.
»01 بزههای سازمان یافته و تروریستی از درون همین دگرگونیها برخاستهاند و ازاینرو،در زیر چالشهای امنیتی بیشتر دولتهای جهان جا گرفتهاند که این خود نشان از پیشرفت روز- افزون امنیت ملی به دیگر حوزهها به ویژه حوزهی حقوق کیفری است.
»72 حال باید دید در برابر گروهی از بزهکاران که همچون تروریستها قانون دولت را نمیپذیرند یا آن را برنمیتابند و برای خویش هنجار و قانون جدایی دارند،پلیس چه واکنشی دارد و چه چارهاندیشیهایی باید به کار گیرد؟آیا پلیس در برابر بزههای سازمان یافته به ویژه اگر چهره فراملی داشته باشند،شایستگی پیگرد و پیشگیری را دارد یا اینکه کنش سازمانهای جنایی را باید همچون تهدید امنیت ملی دانست که در حالت عادی با رویکرد سیاسی و همکاری بین المللی باید با آن برخورد کرد و در حال تغیر عادی باید از طریق امنیتی کردن و بهرهگیری از نیروهای مسلح به سازمانهای جنایی تاخت؟ ج.
نخست از جهت چیستی بزه،بدین معنا که بزههای سازمان یافته آیا در رسته دیگر بزهها هستند تا پلیس از رهگذر برنامههای عادی خود بتواند در رویارویی با آنها پیروز گردد یا اینکه این دسته از بزهها اقدامی بر ضد امنیت اقتصادی و ملی است و باید با نیروی افزوده و برنامه نوین به پیکار با آنها بپردازد؟چالش دوم،در ویژگی بزهکار است.