چکیده:
به رغم سرشت اقتدارگریز نظام بینالمللی، جامعه جهانی دارای قواعد و هنجارهایی است که انتظارات از رفتار مناسب با نظام اجتماعی را نشان میدهند. هنجارها نه تنها به طور مستقیم بر رفتار دولتها در عرصه بینالمللی تاثیر میگذارند، بلکه به شکلگیری نظام شناختی و هویتی کشورها و تصمیمگیرندگان کمک کرده و از این طریق به رفتار آنها شکل میدهند. هنجارها و قواعد بینالمللی، مفاهیمی اجتماعی و بیناذهنی هستند که در تعامل بین بازیگران بینالمللی به وجود میآیند و در صورت از دست رفتن زمینههای اجتماعیشان، به مرور از بین میروند. نوشته حاضر، در پی فهمی دقیقتر و مفیدتر از قواعد و هنجارها در روابط بینالمللی است و میخواهد به این پرسش جواب دهد که نگاه از منظر قواعد و هنجارها چه تاثیری بر درک و برداشت ما از روابط بینالمللی میگذارد؟ این موضوع با تشریح چیستی قواعد و هنجارهای بینالمللی، چگونگی شکلگیری و تحول آنها و دلایل پیروی یا نقض هنجارها و قواعد بینالمللی از سوی دولتها تشریح میشود.
In spite of the decentralized nature of the international system، the global society benefits from norms and rules which are indicating the appropriate behavior based on its social system. These norms not only have a direct effect on international behaviors of the States، but also have contribution in comprehension and identity of the States and decision makers and hence shape their behaviors. These international rules and norms are social and inter-subjective concepts which are created by interaction between the international actors and when their social background fades away، they gradually vanish too.
This paper aims to provide more useful and accurate understanding about international rules and norms in the international relations and also intends to answer the question that how our view through the prism of international norms and rules influences our perception and comprehension of international relations? This issue is explained through illustration of the nature of international rules and norms، the ways and means of their shape and development and the reasons for complying with or breach of these norms and rules by the States.
خلاصه ماشینی:
هنجارها نه تنها به طور مستقیم بر رفتار دولتها در عرصه بین المللی تأثیر میگذارند،بلکه به شکلگیری نظام شناختی و هویتی کشورها و قواعد بین المللی،مفاهیمی اجتماعیو بیناذهنی هستند که در تعامل بین بازیگران بین المللی به وجود میآیند و در صورتاز دست رفتن زمینههای اجتماعیشان،به مرور از بین میروند.
نوشته حاضر،در پی فهمی دقیقتر و مفیدتر از قواعد و هنجارها در روابطبین المللی است و میخواهد به این پرسش جواب دهد که نگاه از منظر قواعد وهنجارها چه تأثیری بر درک و برداشت ما از روابط بین المللی میگذارد؟این موضوعبا تشریح چیستی قواعد و هنجارهای بین المللی،چگونگی شکلگیری و تحول آنها ودلایل پیروی یا نقض هنجارها و قواعد بین المللی از سوی دولتها تشریح میشود.
آنها اموری برساخته هستند که به صورت اجتماعی شکلمیگیرند و در شکلگیری هویتها و منافع دولتها تأثیر میگذارند،در عین حال که خودهنجارها تحت تأثیر توزیع قدرت در جامعه بین المللی قرار دارند.
هرچندطرفداران این دیدگاه قبول دارند که جامعه بین الملل انسجام زیادی ندارد و روابط بین المللجامعه ضعیفی است،ولی جامعهای است که ارزشها،قواعد و هنجارهای خاصی خود را داردو این هنجارها و قواعد،در جامعه بین المللی،دستکم سه کارکرد ویژه دارند: نخست،هنجارها و قواعد بین المللی به تکوین بازیگران کمک میکنند.
دولتها،هم از درون جامعه خود و هم از سوی جامعهبین المللی برای رفتار براساس این نوع هنجارها تحت فشار قرار میگیرند.
:nodnol,snoitaler lanoitanretni ni ecrof dna smron:noitcurtsed fo scihte eht ,samoht draw .