چکیده:
چند دلیل اصلی و اساسی که موجب شد تا مکتب هرات به صورت یک پارادایم(نمونه و الگو)تبدیل شود، عبارتند از: 1-اوضاع سیاسی، 2-وجود هنرمندی بینظیر،چون استاد کمال الدین بهزاد، 3-بینظیر بودن سبک و سیاق کمال الدین بهزاد، 4-حمایت دربار و پادشاهان، 5-عمر طولانی،تعدد و کثرت شاگردان بهزاد.
خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) چگونگی پارادایم شدن مکتب هرات *محسن حسنپور اشاره: چند دلیل اصلی و اساسی که موجب شد تا مکتب هرات به صورت یک پارادایم(نمونه و الگو)تبدیل شود، عبارتند از: 1-اوضاع سیاسی، 2-وجود هنرمندی بینظیر،چون استاد کمال الدین بهزاد، 3-بینظیر بودن سبک و سیاق کمال الدین بهزاد، 4-حمایت دربار و پادشاهان، 5-عمر طولانی،تعدد و کثرت شاگردان بهزاد.
استاد بهزاد،به دلیل همزمانی با دو شاعر و ادیب نامدار ایرانی،یعنی جامی و نوایی،از اندیشههای این دو شاعر توانا بسیار تأثیر پذیرفت،به گونهای که در آثارش،توجه بینظیر و کمسابقهای به انسان و زندگی و محیط او،از خود نشان داد و این باز یکی از بارزترین خصوصیات فردی او بود،زیرا تا قبل از وی نقاشی با این ظرافت دیده و اندیشه،که تحت تأثیر شعرا و ادیبان زمان خویش قرار گیرد،دیده نشده بود.
چنانچه حتی شهرت استاد بهزاد تا زمان شاه طهماسب،هنوز پابرجا بود و آثاری به امضای او دیده میشود،ولی قدری خشکتر از کارهای اولیهء او میباشند و احتمالا کار شاگردان (به تصویر صفحه مراجعه شود) او بوده تحت نظارت وی،صورت گرفتهاند (احتمالا توسط شیخزاده،یکی از شاگردان وی انجام شده است).
اوضاع سیاسی عصر سلطنت آخرین شاه سلسلهء تیموری،یعنی سلطان حسین بایقراء (119-378)نیز مناسب برای رشد و شکوفایی مکتب نمونهء هرات بود و در این زمان نیز استاد بهزاد در اوج خود میزیست.
امیر علیشیر،خود اهل عرفان و تصوف بود(به فرقهء نقشبندی پیوسته بود)و حالت عرفانی و روحی او بیشک بیتأثیر در کار هنرمندان دورهء خود نبوده،به طوری که آثار آنها از نوعی حالت و فضای عارفانه برخوردار بود و تا این دوره چنان حالات روحانی و عرفانی در هنر نگارگری ایران کمتر دیده شده است."