خلاصه ماشینی:
"مطابق این بررسی،سعادت بشری نیز ارتباط بسیار قوی با توسعه اقتصادی دارد؛در این جا هم نوع ارتباط منحنی شکل است؛یعنی همچنان که شخص از رده اقتصادی تأمین معاش،به عنوان مثال در کشورهایی مثل هند و نیجریه،به سمت جوامع پیشرفته صنعتی حرکت میکند افزایش بسیاری در نسبت جمعیتی که به طور کلی خودشان را سعادتمند و راضی از زندگی میدانند وجود دارد.
به عنوان مثال هند کشوری کمدرآمد بوده و با داشتن حدود 03 امتیاز در جدول رتبهبندی رفاه فردی در جایگاه پایینتری نسبت به کشورهای واقعا پیشرفته صنعتی قرار گرفته است اما کشورهای شوروی سابق با وجود آنکه سطح درآمدشان سه یا چهار برابر سطح درآمد هند است پایینتر ازاین کشور قرار دارند.
برخی کشورها در ردهبندی بسیار بالاتر نسبت به دیگر کشورها قرار گرفتهاند(به عنوان مثال کشورهای اروپا بسیار بالاتر از آلمان یا ژاپن هستند)اما به ظاهر تفاوت میان این کشورها به جای قطعیت اقتصادی،عناصر مؤثر در سبک زندگی را نشان میدهند و توسعه اقتصادی نه تنها از جهت امید به زندگی بلکه از نظر سعادت بشری هم به نقطه بازده نزولی میرسد.
این تفسیر خود به توضیح این نکته کمک میکند که چرا دموکراسی جمعی تا نقطه نسبتا جدیدی در تاریخ بشتر بروز و ظهور پیدا نکرد و این که چرا حتی هماکنون،دموکراسی به احتمال قوی در کشورهای پیشرفتهتر از نظر اقتصادی و به ویژه آنهایی که سطوح بالایی از ارزشهای پست مدرن را دارند یافت میشود.
آن گونه که دیدهایم توسعه اقتصادی نخست موجب اشاعه ارزشهای پست ماتریالیستی میشود که این ارزشها به شکل فزایندهای به آزادی بیان و مشارکت سیاسی اولویت بالایی میدهند دوم،با ظهور درجات بالای رفاه فردی مرتبط است."