چکیده:
این مقاله به بررسی انتقاد کارکردهای مدارس در دوران نو میپردازد.در دیدگاه انتقادی کارکرد اساسی مدرسه بازتولید مناسبات تبعیضآمیز اجتماعی-اقتصادی است.براساس این دیدگاه دگرگونی کارکرد مذکور بدون تغییر بنیادی جوامع از لحاظ اجتماعی-سیاسی امکانپذیر نیست. با این حال متفکرانی چون هابرماس بر آنند که میتوان به اصلاح کارکرد تبعیضآمیز مدارس در جوامع جدید پرداخت.برای انجام این کار او نظریه کنش ارتباطی را مطرح میکند.مقاله حاضر در واقع تلاشی است برای نشان دادن امکان بکارگیری نظریه کنش ارتباطی در اصلاح کارکردهای مدارس جدید. خرده پیوست حاضر دربرگیرنده بررسی انتقادی کارکردهای مدارس در دوران جدید است.جناب آقای دکتر حجت صفار حیدری در این جستار کوشیده است تا امکان به کارگیری نظریه کنش ارتباطی را در اصلاح کارکردهای مدارس جدید مورد بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"اما مدارس جدید چگونه به انجام چنین وظیفهای پرداختند؟به بیان دیگر مدارس در دوران نو با ایفای کدام نقشها و اجرای کدام کارکردها توانستند آن میل به چیرگی را در پوشش این آرمانها موجه جلوه دهند؟ پرسش دیگری که در این نوشته به آن میپردازیم این است که آیا امکان دگرگونی در کارکردهای مدارس جدید وجود دارد؟و آیا میتوان بیآنکه با تمدن مدرن به ستیز برخاست در درون آن دست به اصلاحات اساسی زد؟ نگارنده به پیروی از هابرماس و برخلاف اندیشهگران انتقادی و با مدرن،انجام چنین اصلاحاتی را ممکن میداند.
اگرچه هابرماس نقش مدارس را در بازتولید اجتماعی مورد توجه قرار میدهد،با این همه انتقاد او از کارکردهای مدارس این است که بجای تاکید بر گسترش کنش ارتباطی،در جامعه سرمایهداری در خدمت نوعی تفکر ابزاری قرار گرفته است.
هابرماس با به کارگیری اندیشه انتقادی در حوزه آموزش و پرورش از یکسو نشان میدهد که چگونه میان کار مدارس و علائق و منافع قدرت پیوند وجود دارد و از سوی دیگر،نشان میدهد که اهمیت دادن به احترام عمومی و مشارکت همگان تا چه حد ضروری است.
اما لینج32نشان داده است که نظریه بازتولید بیش از حد میان نهادهای آموزشی و نظام اقتصادی ارتباط جبرگرایانه و مکانیکی برقرار میکند و همچنین تصویر منفعلانهای را از آموزگاران و دانشآموزان در دریافت هنجارهای اجتماعی از سوی مدارس ترسیم میکند.
کاری که مدارس در این فرایند میتوانند انجام دهند این است که با اصلاح معرفتشناسی دانـ آموزان ارتباطی انسانی را برای دستیابی به حقیقت که به نظر هابرماس خود نیز حاصل کوشش جمعی است به وجود آورند."