چکیده:
روابط ایران و عثمانی طی 242 سال سلطنت صفویان گاهی دچار اختلال و بحران بوده است. علت جویی بحران در روابط بین دو کشور هدف اساسی نویسندهء این مقاله است.لذا به منظور یافتن پاسخ این که چه متغیرهایی در پدیداری بحران در روابط بین ایران و عثمانی در سالهای بین 985 تا 1049 نقش داشتهاند،فرضیهء ذیل به آزمون گذاشته شد:عواملی از قبیل طمع بیگانگان،نابسامانی اوضاع داخلی ایران،عصیان و روگردانی اقوام و حکومتهای تابعه، عصیان حاکم و دولتمردان و اظهار تبعیت ایشان از رومیه،دخالت و تصمیمسازی فرنگیان، نابسامانی اوضاع داخلی عثمانی و مشیت الهی به عنوان عامل تعیین کنندهء جهت حوادث،در پدیداری بحران در این دوره از روابط ایران و عثمانی نقش اساسی داشتهاند. در این بررسی از روش تحقیق تاریخی استفاده شده و دادهها بر اساس نوشتهء مورخان ایرانی عصر صفوی جمعآوری شده است.یافتهء اصلی تحقیق تأیید فرضیهء اشاره شده بوده است و نشان میدهد عوامل مذکور در پدیداری بحران در روابط بین ایران و عثمانی نقش اساسی داشتهاند.
خلاصه ماشینی:
"عامهء علمای شیعه با استناد به دو توقیع امام مهدی،یکی توقیع حضرت در جواب سؤالات اسحاق بن یعقوب که توسط محمد بن عثمان عمری رد و بدل میشد و در کتاب الغیبه تألیف شیخ الطائفه ابو جعفر طوسی قرار دارد(شیخ طوسی،ص 132)و دومین توقیع که خطاب به چهارمین نائب وی یعنی ابو الحسن علی بن محمد سحری و در آستانهء مرگ او صادر شده است،بر این باور است که با مرگ سمری،عصر نواب خاص امام به پایان رسیده و شیعیان موظفند در زمان غیبت کلیه،به نواب عام وی یعنی به«راویان احادیث»مراجعه نماینمد و دستورات دینی خود را از آنان اخذ کنند.
حملهء سپاهیان وان به خوی با مساعدت کردان در سال 589؛ حملهء سپاهیان ارزروم به شوره گل در همان سال(روملو،ج 21،ص 405 و 505)؛اشتهار خبر استمداد شیروانیان از سلطان مراد و اعزام الله پاشا برای مساعدت به ایشان در مقابله با قزلباش در سال 689(ترکمان،ج 1،ص 853)؛ممانعت از حرکت فرستادگان شاه سلطان محمد خدابنده به سوی استانبول در سال 689 توسط پاشایان سر حد تا وصول الله پاشا به ولایت قارص(ترکمان،ج 1،ص 853)؛تصرف و تعمیر و تجهیز و تسلیح قلعهء قارص توسط الله پاشا در سال 789،که بنابر صلح آماسیه نقطهء سر حد به شمار میرفت و هیچ از طرفین نباید متوجه آبادانی آن میشدند(قمی،ج 2،ص 717؛ترکمان،ج 1،ص 853؛ حسینی استر آبادی،ص 951)؛تحریک حکامایرانی از جمله به عنوان پاشا دادن به امیره بیک بن شیخ حیدر توسط سلطان مراد سوم در سال 1991؛و تفویض بیگلربیگی گری مراغه به او مشروط بر این که مراغه را از تصرف گماشتگان قزلباش بیرون آورد(بدلیسی،ص 773) همه جزو اقدامات سلطان مراد در جهت نقض پیمان آماسیه صورت گرفت و همزمان بود با سالهای بحرانی اوضاع ایران پس از مرگ شاه اسماعیل دوم و اوایل سلطنت شاه سلطان محمد خدابنده."