چکیده:
در نظامهای سیاسی ایران پس از اسلام،به ویژه تا پایان عصر خوارزمشاهی(490-628 هـ-.ق)، شاعران از جایگاه ممتازی برخوردار بودند.دربارها بخشی از شکوه خود را مدیون تجمع شاعران بودند و در ازای آن مبالغی از درآمد خود را هم صرف آنان مینمودند.مقالهء حاضر با تکیه بر عصر غزنوی(350-431 هـ-.ق)و شاعران این عهد بر آن است که به تجزیه و تحلیل ماهیت سیاسی حضور آنان،که بر اطلاعرسانی و هدایت افکار عمومی مبتنی بود، بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"گواه اینکه سوی گنگ روی آوردی پی غزای بداندیش فرقهء کفار گذاره کرد سپه را زده و دوازده رود به مرکبان بیابان نورد کوه گذار همی کشید سپه تا به آب گنگ رسید نه آب گنگ،که دریای ناپدید کنار وی در مقام القاء عظمت کار سلطان و اینکه عبور از این رود مهیب خسارتی متوجه لشکر نساخته،اینگونه میسراید: هزار بار ز دریا گذشته باشد خضر ز آب گنگ همانا گذشته نیست دو بار خدایگان جهان خسرو ملوک زمان که روشنست بدو چشم عز و چشم فخار ز آب گنگ سپه را به یک زمان بگذاشت به یمن دولت و توفیق ایزد دادار گذشتنی که نیالوده بود ز آب درو ستور زینی زین،ستور باری بار (فرخی،ص 2-16) «خداوند محمود»نه تنها با حزم و تدبیر مشکلات عبور از جنگلهای مرطوب و موحش و رود غرورشکن گنگ را پشت سر میگذارد،بلکه در مقابل سپاه توانمند دشمن نیز استوار وارد میدان پیکار،و پیروز از آن خارج میشود: ز جامه بر تن کافر همی جدا کردند به تیر،تار ز پود و به نیزه پود از تار چو زین کرانه شه شرق دست برد به تیر بر آن کرانه نماند از مخالفان دیار شه سپهشکن جنگجو ز پیش ملک میان بیشه گشن اندرون خزید چو مار به فر دولت او پشت آن سپاه قوی شکسته گشت و ازین دولت این شگفت مدار درشت بود و چنان نرم شد که روز دگر به صد شفیع همی خواست از ملک زنهار ملک ز پنج یک آنجا نصیب یافته بود دویست پیل و دو صندوق لؤلؤ شهوار (فرخی،ص 36-4) تأکید فراوان بر دینباوری سلطان وقت غزنه ضرورت این عملکرد به ویژه با شبهاتی که از سوی شخصیتهای دینی و علمی در خصوص اخلاص دینی،انصاف و عدالت سلاطین غزنوی،کم و بیش مطرح میگردید، بیشتر خودنمایی میکند."