چکیده:
موضوع این مقاله بررسی نقد دریدا بر نظریه معنا نزد هوسرل است. از میان سه جزء زبان
در تقسیمبندی کلاسیک آن (دستور زبان، منطق، فن سخنوری) هوسرل معنا را در جزء دوم
یعنی منطق استوار میسازد. او معنای منطقی را از جنس "بیان" میداند اما میان بیان
و بروز خارجی آن در "نشانهها" و در ارتباط میان انسانها پیوندی ذاتی مشاهده
نمیکند. از نظر هوسرل ارتباط و نشانه اقشاری خارجی نسبت به بیاناند. بنابراین،
میتوان بیان (معنا) را مستقل از ارتباط نشانهای تصور کرد. شکل خالص بیان که در
دیالوگ آلوده نشده است سخن بدون مخاطب خارجی یا "تنهاگویی" یا حضور بیواسطه
معناست. اما به عقیده دریدا میان معنا (بیان) و نشانههای آن نوعی درهم تنیدگی ذاتی
وجود دارد. معنا هرگز نمیتواند مجرد از بافت زبانشناختی، نشانهشناختی و
تاریخیاش در نظر گرفته شود. هر یک از این بافتها نظامی از ارجاع است که به
فراسوی خود ـ حضوری معنا اشاره دارد. دریدا میکوشد با نشان دادن پیوند ذاتی نشانه
و معنا، کل برنامه پدیدهشناسی هوسرل را مورد سؤال قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"اما باید توجه داشت که این قطع رابطه فقط با یک خارج معین است، زیرا عمل تقلیل رابطه با یک اوبژه، یعنی مقصود یک امر مثالی عینی را که برابر ایستای قصد معنایی است در درون بیان نه تنها حذف نمیکند بلکه آشکار میسازد.
گمان که میتواند عنصر آپریوری منطقی گرامر محض را در آپریوری گرامر کلی جدا کند پیشاپیش فقط در یکی از وجوه ساخت کلی zeigen قدم نهاده است؛ یعنی در بیان (Hinzeigen) و نه در نشان دادن (Anzeigen) دریدا (Derrida 1973: 24) میپرسد: آیا این عدم هوشیاری هوسرل درباره نقطه آغاز حاکی از جزمگرایی است یا حاکی از نوعی هشیاری انتقادی.
از آنجا که مدلول بیان، یعنی معنا (Bedeutung) امری مثالی است که در هیچ جای جهان وجود ندارد بنابراین، هر چیزی که مقوم واقعی بودن امر ادا شده یا تجسم فیزیکی معناست گرچه خارج از سخن نیست اما دست کم با ماهیت بیان بیگانه است.
(Husserl 1970: 279) اما بهنظر دریدا اگر تنهایی مثالی یا مطلق ذهنیت خود شخص باز هم محتاج عمل نشان دادن برای شکل دادن رابطهاش با خودش باشد کل نظریه دلالت هوسرل درباره تمایزات ماهوی فرو خواهد ریخت.
بودن یک "object" مثالی است که در مقابل عمل تکرار وجود و حضور دارد، بلکه همچنین به این دلیل است که فقط یک زمانمندی تعیین شده بر پایه اکنون زنده بهعنوان منشأ زمانمندی میتواند خلوص مثالی بودن، یعنی امکان تکرار نامتناهی همان چیز را، تضمین کند."