چکیده:
اختصاص، یکی از ابواب دو دانش نحو (عربی) و معانی است که در نحو عربی، احکامی خاص
دارد. در کتابهای بلاغت معمولا در معانی مجازی ندا در مقولة انشا از آن بحث
میشود؛ اما در مواضع دیگری نیز از آن سخن به میان میآید. در علم معانی، اختصاص
یعنی حصر کردن چیزی یا کاری در کسی، یا انفراد و انحصار کسی یا چیزی به کاری یا
امری. شیوة کاربرد آن در فارسی با عربی متفاوت است. در این گفتار به انواعی از شیوة
کاربرد آن در فارسی و اغراض آن پرداختهایم.
خلاصه ماشینی:
"» در این بیت نظامی: آنکه نمردهسـت و نمیرد تویی\آنکـــه تغیـر نپذیـــرد تــویی (آهنی 1360: 88 ـ 89) گروهی از پردازندگان کتابهای معانی فارسی، ظاهرا به دلیل تفاوت نحوی فارسی با عربی و قابل تطبیق نبودن بحث اختصاص از دیدگاه نحو با زبان فارسی، بیشتر به مفهوم کلی اختصاص نظر داشتهاند و آن را با حصر یا قصر یکی شمردهاند.
2 ـ آوردن ضمیری در ابتدای کلام و مؤکد کردن معنی آن به وسیلة مرجع آنکه اسمی است ظاهر یا ضمیری دیگر، مانند این بیت حافظ: من ای پیر مغان تصمیم کـردم \که بر خـاک درت مأوا گزینـم در این بیت، ضمیر «من» مسندالیه و شناسة «م» در فعل «کردم» تأکید آن است و جملة انشایی «ای پیر مغان» منادا و مخاطب است و فعل «تصمیم کردم» اختصاص به مسندالیه جمله دارد (رضانژاد 1367: 383).
کتابهای بلاغت فارسی در باب این شیوه توضیحی خاص ندادهاند اما حسام العلمای آق اولی (دررالادب، بیتا: 54) و زاهدی (روش گفتار، بیتا: 159) و استاد همایی (معانی و بیان 1374: 26) همین بیت حافظ را برای اختصاص مثل زدهاند.
آوردن ضمیر اشاره در جایگاه مسندالیه جمله، گاه برای آن است که صفت و مرتبه یا کمالاتی را به مسندالیه اختصاص دهند مانند این بیت سعدی: یوسف شنیدهام که به چاهی اسیر بود \این یوسـفی است برزنخ آورده چـاه را (زاهدی، بیتا: 94؛ رضانژاد 1367: 163) مرحوم استاد همایی، در مبحث حصر یا قصر، به دو شیوة بیان اختصاص اشاره کرده است که دیگر نویسندگان کتابهای بلاغت فارسی، به آن توجهی نداشتهاند: 10 ـ تکیة کلام: تکیة کلام، در گفتار و به هنگام خواندن متن مکتوب، نمود مییابد و شاید به همین دلیل کسی متذکر آن نشده است."