چکیده:
در بررسی های سبک شناسی ادبیات فارسی، به طور معمول بحث در کلیات و نظریه پردازی هنوزجای چندانی ندارد و بیشتر به استخراج خصیصه های سبکی، آن هم در حد برجسته کردن ویژگی های لغوی آثار ادبی، پرداخته می شود. مقاله ی حاضر می کوشد با تامل در جوانب نظری مفهوم انتخاب و آستانه ی انتخاب، اهمیت و کارآیی آن را به عنوان عنصری کلیدی در تبیین مسائل مهم سبک شناسی و تطور سبک در ادبیات فارسی، مورد تاکید قرار دهد. براین اساس، نخست این مفاهیم تعریف و تشریح شده است. سپس نشان داده شده که تکیه بر مفهوم محدودیت در مقابل انتخاب تا چه حد در ادراک مسائل سبک شناسی نقش دارد. آنگاه بر مبنای این دو سازه ی بنیادین سبک، یعنی انتخاب و محدودیت و آوردن مثال های متعدد، کارآیی مفهوم انتخاب در سبک شناسی از طریق اشاره به نقش انتخاب در آفرینش ادبی و چگونگی تعامل انتخاب و محدودیت درهر نوع ادبی، نشان داده شده است. اشاره هایی کوتاهتر به تاثیر مفهوم آستانه ی انتخاب در تعیین جهش سبکی و انقلاب ادبی نیز اهمیت و حوزه ی کارآیی این مفهوم را در بررسی های سبک شناسانه و نیز تحولات تاریخ ادبیات نشان می دهد.
خلاصه ماشینی:
نکته ی اساسی در این است که با فراز و نشیب هایی که پس از انتشار سبک شناسـی بهار و سلسله آثاری ؛ همچون سبک خراسانی در شعر فارسـی (محجـوب ، ١٣٥٠)، فـن نثــر (خطیبــی ، ١٣٦٦)، کلیــات ســبک شناســی (١٣٧٢) و ســبک شناســی نثــر(١٣٧٦) و سبک شناسی شعر (١٣٧٤ هر سه ازشمیسا)، سـبکشناسـی شـعر پارسـی از رودکـی تـا شاملو (محمد غلامرضایی ، ١٣٧٧) و نوشته هـای دیگـر بـه اضـافه سـایر آثـاری کـه از زبان های دیگر ترجمه شده اند، اکنون زمان آن فرا رسیده که با استفاده از مواریث سـنتی و تجربه ی محققان ایرانی و بهره گیری از دستاوردهای اندیشه ی جهانی ، یک بـار دیگـر از نو و به طور اساسی درباره ی مفاهیم بنیادی و مبانی سبک شناسی ، تامل و بازاندیـشی شود.
آیا اشعاری هم که تنها بر اثر الهامی ناشناخته بر زبان شـاعر جـاری شده اند، این نظریه را نقض نمی کنند؟ زیرا اگر شاعر در روند خلق شعر از انتخاب ها و محدودیت های نوع ادبی که در آن قرار اسـت اثـری را بـه وجـود آورد بـی خبـر باشـد، چگونه می توان حاصل کار او را بر اساس مفهوم انتخاب و اجبار تحلیل نمود؟ در پاسخ به این پرسش بنیادین که خود شرحی مفصل می طلبد، به اختصار باید گفت خودآگاهی یا ناخودآگاهی شاعر در تحلیل سبک شناسی ، بـر خـلاف روانـشناسی آفـرینش هنـری ، اصولا موضوعیت ندارد و محقق سبک شناس بدون توجه به آن اسـت کـه بـه تجزیـه و تحلیل متن می پردازد، زیرا قصد اصلی او آن است که پدید آمدن اثر ادبـی را بـا تحلیـل انتخاب موارد بالفعل از میـان مجموعـه ی امکانـات قابـل انتخـاب و ترکیـب نهـایی آن بررسی کند.