چکیده:
اولیهی آنان تفاوتی با سایر فرقهای تصوف نداشت،اما شیوهای که اهل این طریقه برای رسیدن به اهداف خود برگزیدند،آنها را از سایر فرقهها متمایز ساخت و با گذشت زمان،در تعالیم و رفتارشان نیز تغییراتی راه یافت که حساسیت دیگران و حتی بسیاری از صوفیان را برانگیخت.در این مقاله،مباحثی که یونگ با عنوان کهنالگوی نقاب و مصادیق آن مطرح کرده است.باتوجه به رفتار ملامتیان،نقدوبررسی و شباهتها و تفاوتهای موجود،تحلیل میشود. شی است که جامعه از فرد انتظار دارد و فرد،شخصیت اصلی خود را در پشت این نقاب،پنهان میسازد.این نظریه را که کارل گوستاو یونگ در کمتر از یک قرن پیش ارائه کرده، میتوان باتوجه به رفتارهای ملامتی،مقایسه،نقدوبررسی کرد؛اعمالی که صوفیان برای مبارزه با ریا و خودپسندی،انجام میدادند و به مرور زمان،منجر به پدید آمدن طریقهای خاص،به نام ملامتیه شد که هرچند اصول
خلاصه ماشینی:
"این مقاله از یکسو به طرح و بررسی شباهتهای میان رفتارهای ملامتی و نظریهی نقاب یونگ خواهد پرداخت و از سوی دیگر،بر آن است که برخی کاستیهای این نظریه را برای تحلیل دقیق رفتارهای ملامتی،نشان دهد؛زیرا منتقد ادبی در استفاده از دیدگاههای روان شناسانه،نباید صرفا به تطبیق مباحث ادبی ب این دیدگاهها بسنده کند؛بلکه رسالت دارد به کاستیهای آن نیز بپردازد.
به عبارت دیگر،ملامتی صادق برای دوری از ریا و خودپسندی،نقاب زهد و عبادت بر چهره نمیزند،کسوت خاصی که موجب شهرت او شود،بر تن نمیکند،کرامت،ظاهر نمیسازد و بهطور کلی،خود را متمایز از عامهی مردم نمیداند81در این مراتبه حق حجابی بر او میپوشاند تا حالات حقیقیش از خلق پنهان بماند91از آنجا که یونگ نقاب را تنها صورتک مورد قبول جامعه میداند که فرد آن را برای پنهان کردن شخصیت حقیقیش بر چهره میزند-و این شخصیت غالبا دارای خصوصیات منفی و ناپسند است-از بیان و تحلیل این نوع نقاب که میتوان آن را باتوجه به بعد عرفانیش،«حجاب غیرت الهی»نامید،غافل بوده است.
این گروه که انجام اعمال خلاف شرع و ترک دستو رات دینی را مباح میشمردند،خود را ملامتی مینامیدند تا شخصیت حقیقی خود را در پشت نقاب ملامت پنهان سازند و از این طریق،به دلیل محبوبیتی که ملامتیه نزد مردم به دست آورده بودند،شهرتی نیز حاصل کنند.
برای آگاهی بیشتر از این مباحث بنگرید به:تاریخ تصوف در اسلام اثر قاسم غنی؛ ملامت و ملامتیه از عبدالباقی گلپینارلی؛مکتب حاظ اثر منوچهر مرتضوی؛جلد دوم از مجموعه آثار ابو عبدالرحمن سلمی به کوشش نصراله پورجوادی؛سوانح احمد غزالی؛ فرهنگ اشعار حافظ اثر احمد علی رجایی بخارایی؛پژوهشهای عرفانی نصراله پورجوادی و قلندریه در تاریخ،اثر محمدرضا شفیعی کدکنی."