چکیده:
نظر غالب این است که باب اجتهاد در میان اهل سنت در سالهای پایانی قرن سوم بسته شده
است، اما نویسنده این مقاله سعی دارد با تمسک به منابع فقهی و تاریخی و با استناد
بر غیر ممکن بودن کنار گذاشتن اجتهاد در اصول فقه و پیوند آن با فقه نشان دهد که
اجتهاد هیچگاه ، نه در مقام نظر و نه در مقام عمل، پایان نیافته و مجتهدین اصل سنت
در تمامی طول تاریخ وجود داشته اند. به نظر می رسد تمام تلاشی که نویسنده در جهت
اثبات استمرار اجتهاد در میان اهل سنت داشته ، به طور ضمنی این مطلب را اثبات نموده
است که اجتهاد در میان اهل سنت همواره محدود به مدارس فقهی اربعه و در چهارچوب
نظرات و آراء صاحبان این مکاتب بوده است و منظور از بسته شدن باب اجتهاد نیز چیزی
بیش از این نیست.
به هر حال آشنایی دقیق و نزدیک با اصطلاح انسداد باب اجتهاد از زاویه ای علمی و
تاریخی، آگاهی از حدود ظهور و سقوط این معنا و بررسی ریشه ها و عوامل شکل گیری و
چگونگی استمرار آن در طول تاریخ مطالب زیبا و ارزشمندی است که می تواند مورد توجه و
دقت علاقمندان به فقه و تاریخ علوم اسلامی و آسیب شناسی حوزوی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"جوزف اسکاچت (joseph Schacht) این جریان را به «بسته شدن باب اجتهاد» (انسداد باب الاجتهاد) معروف است، اینگونه توضیح می دهد: با آغاز قرن چهارم هجری (حدود سالهای 900 میلادی) وقتی که علمای همة مدارس احساس کردند که تمامی مسائل مورد نیاز، بطور دقیق مورد بحث و موشکافی قرار گرفته و برای همیشه حل شده است، این مسأله شکل گرفت و کم کم این اجماع کلی بوجود آمد که از این زمان به بعد وجود مجتهد دارای شرایطی که بتواند بطور مستقل به اجتهاد بپردازد غیرقابل تصور بوده و اگر تلاشی در آینده صورت می گیرد باید محدود به توضیح، کاربرد و بیش از همه تفسیر نظریاتی که قبلا ارائه گردیده باشد.
در حقیقت هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم فقها می توانسته اند از مواجهه با مشکل بسته شدن باب اجتهاد یا سؤال دربارة انقراض مجتهدین به دور بوده باشند در حالیکه در همان زمان با مسئلة مشابهی به عنوان ضعف فقهی خلیفه که البته از اهمیت کمتری برخوردار بوده مواجه بوده اند و این ادعا که آنها در دوره های بعد با مسألة «بسته شدن باب اجتهاد» درگیر بوده اند، بیش از هر چیز نظر ما را تأیید می کند که تا زمان غزالی این مشکل هنوز مطرح نشده بوده است، زیرا اگر مطالبی که دربارة بسته شدن باب اجتهاد نوشته شده سانسور نشده است و مدرکی دال بر این مطلب وجود ندارد چرا چنین موضوعی در زمانی که ادعای قطعی شدن این موضوع در آن زمان می رود مورد بحث قرار نگرفته است؟ اجتهاد جوینی، غزالی و ابن عقیل برترین نظریات فقهی جدیدی که در قرن پنجم هجری ارائه شد محصول فعالیتهای فقهی مجتهدین می باشد."