خلاصه ماشینی:
"مستر پلانت در ابتدای کتاب خود به نام آینده اسلام که در آن، افکار و آمال دولت و مردم کشور خویش را فاش ساخته، به مسلمانان دلداری میدهد و میگوید: «از اینکه این رشته از هم گسسته شود؛ مایوس نشوید؛ زیرا به جای آن رشته تازهای تشکیل میشود؛ که از اولی بهتر است!» یعنی از تجزیه دول مسلمان و ضربه خوردن اتحاد اسلامی مایوس نشوید؛ ما دولتهای اسلامی نظیر عثمانی را از هم مجزا ساخته و حکومتهای کوچکی نظیر حجاز، شام و عراق، با فرمانروایی دولتهای مسیحی ایجاد خواهیم کرد.
زمانی که این گونه افکار و خیالات (که افق سیاست را در نظر سیاستمداران استعمارگر غربی تیره و تار ساخته) در ذهن مستر گلادستون ـــ سیاستمدار مشهور انگلیسیـــ جولان یافت؛ او را بر آن داشت؛ که در مجلس شورای انگلیس بپاخیزد و خطابهای راجع به سیاست استعماری بریتانیا در شرق، مبنی بر محو قرآن و خاموش ساختن نور الهی ایراد کند و در حالی که قرآن را به دست گرفته بود؛ فریاد بردارد: «تا زمانی که این کتاب، در دست من است، در مشرق زمین فرمانروایی دارد و مسلمانان از دستورات آن تبعیت میکنند، سیاست اروپا، خاصه انگلستان پیشرفت نخواهد کرد.
مبنی بر حرمت انتخاب وکلایی که بریتانیا (به منظور استعمار عراق) آنها را برگزیده و آماده کرده بود تا در مجلس (به اصطلاح) موسسان، رای به قیمومیت وی بر آن کشور بدهند، و نیز فتوای آنها به حرمت شرکت در چنین انتخاباتی، ریشه در استنباط عالمانه فقهای بزرگ مزبور از احکام اسلام داشت؛ که چون فتوای مزبور برای انگلیس و سلطه وی بر عراق و ایران زیان بخش بود علمای یاد شده را از معابد خود که همچون پیروی از قوانین دینی، بین هر ملتی مقدس شمرده میشود ـ تبعید کرد."