چکیده:
کتاب «پارادایم اجتهادی دانش دینی» از کتب تأثیرگذاری در زمینه علم دینی است. در این کتاب با توجه به ظرفیتها و محدودیتهای مفهوم پارادایم در ادبیات فلسفه علم کوهن و مقایسه آن با واژگانی همچون مدرسه، مکتب و حوزه در ادبیات علوم حوزوی، تعریف جدیدی از پارادایم ارائه شده و نظریهای بر مبنای آن عرضه گردیده و تلاش شده تا در مقایسه با مولفههای هستیشناختی، معرفتشناختی، روششناختی و انسانشناختی پارادایمهای رایج در حوزه علوم انسانی، مولفههای پارادایم دینی دانش معرفی گردد. در «پارادایم اجتهادی دانش دینی» تلاش میشود هم معرفت بخشی یافتههای روش اجتهادی نشان داده شود و هم حجیت و چگونگی استفاده از منابع و روشهای مختلف عقلی، نقلی و تجربی در نظامی منسجم ارائه گردد. در این مقاله پس از ارائه گزارشی از کتاب «پارادایم اجتهادی دانش دینی»، ابعاد مختلف آن بررسی میگردد.
Dr. Alipour and Dr. Hasani have presented a theory in the field of religious science، called “Ijtehadic Paradigm of Religious Science.”
According to the capabilities and limitations of the concept of paradigm in Kuhn's philosophy of science، and compared with terms such as school in the literature of Hawzah، they have redefined the paradigm and have presented their theory based on this new definition. In the "Ijtehadic Paradigm of Religious Science" they have attempted to show that the results of Ijtehadic method are valid and considered as knowledge. They also have shown how to use different resources and methods in a coherent system. In this paper، after a report from this book، different aspects of that are reviewed with a critical approach.
خلاصه ماشینی:
٤. علت انتخاب این اثر جهت بررسی از آنجا که کتاب پارادایم اجتهادی دانـش دینـی از یـک سـو بـا بهـره گیـری از رویکـردی اجتهادی ، که جایگاهی شناخته شده در فضای علوم اسلامی حوزوی دارد مطرح شـده و از سوی دیگر از اصطلاح جاافتاده و البته مسـئله داری همچـون پـارادایم بـرای معرفـی خـود استفاده کرده است ، مورد توجه دانشگاهیان و حوزویان قرار گرفت .
داشته اند، برجسته شده است و ابعاد دیگـر این رویکرد که در آن بهره گیری از منابع و روش های عقلی و تجربی هم مطـرح مـی شـود نادیده یا کم دیده شده است و همچنین از این نکتـه غفلـت شـده اسـت کـه ایـن دیـدگاه می تواند پوشش دهنده رویکردهای مختلف در زمینه علم دینی (یعنـی رویکـرد اسـتنباطی ، رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود و رویکرد مبناگرا) باشد.
٢. ٦ مبناگرایی یا پارادایم محوری ؟ نویسندگان علی رغم توجه به ابهام معنایی واژه پارادایم ، بنا به دلایل چنـدی از ایـن واژه در تشریح دیدگاه خود استفاده می کنند: اصطلاح پارادایم در نوشته های علمـی مـورد اسـتفاده قرار گرفته و اصل کاربرد آن مقبول جامعه علمی واقع شده است و بهتر از واژه های مشـابه برای رساندن مقصود و مقایسه رویکردهای موجود در علوم انسانی بـا رویکـرد اجتهـادی دانش دینی عمل می کند(حسنی و علیپور، ص ١١).