خلاصه ماشینی:
"»[57] وی که از اندیشههای سیدجمالالدین اسدآبادی و نیز استاد خود، شیخهادی نجمآبادی، تاثیر پذیرفته بود و علیرغم گذشت سالهای طولانی و بروز رخدادها و فراز و فرودهای گوناگون، هنوز بدانها ملتزم بود، به انتقال آن مسایل به شاگردان خود پرداخت و طبیعی بود که از سوی حکومت بهاصطلاح خرافهزدای رضاشاه نیز برای او مشکلی ایجاد نشود و این درحالیبود که مذهب شیعه و منادیانش، در آن زمان، در تنگناهای بیسابقهای قرار گرفته بودند ولی کسانی چون سیداسدالله خرقانی و شاگردش، شریعت سنگلجی، و نیز میرزایوسف شعار که در دعوی خرافهزادیی با حکومت همسان و همساز بودند، بیهیچمشکلی به بسط تعالیم خود میپرداختند.
پینوشتها _______________________________ [1]ــ یحیی دولتآبادی، حیات یحیی، تهران، عطار و فردوسی، 1371، ج1، صص59 و 60 [2]ــ قهرمان میرزا عینالسلطنه، روزنامه خاطرات عینالسلطنه، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، اساطیر، 1374، ج9، ص6807 [3]ــ رسول جعفریان، سیداسدالله خرقانی روحانی نوگرای روزگار مشروطه و رضاشاه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382، ص54، پاورقی 1 [4]ــ محمدمحیط طباطبایی، نقش سیدجمالالدین اسدآبادی در بیداری مشرق زمین، تهران، انتشارات دارالتبع اسلامی، 1350، ص45 [5]ــ لطیف راشدی، سیمای بزرگان؛ داستانهایی درباره علمای اسلام، تهران، پیام محراب، 1377، صص290 و 291 [6]ــ عبدالله متولی، کمیته مجازات، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1378، صص118 و 119 [7]ــ تاریخ انقلاب مشروطیت به روایت اسناد، ابراهیم صفایی، تهران، ایرانیان، 1382، صص648ــ644 [8]ــ احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، تهران، نگاه، 1382، ص575 [9]ــ علی ابوالحسنی (منذر)، آخرین آواز قو، تهران، عبرت، 1380، صص132 و 133 [10]ــ یحیی دولتآبادی، همان، ج4، صص420 و 421 [11]ــ تصویر وی در میان اعضای این لژ در کتابهای تاریخی موجود است."