خلاصه ماشینی:
"l بنابراین معتقد هستید که غرب با کنارگذاشتن دین و در پیش گرفتن روند سکولاریزاسیون، به بنیادهای معرفتی خاصی رسید، که خودش و غیرخودش را بهگونهای مادی مورد شناسایی قرار میدهد، اما در شرق حضور قدرتمند دین در صحنه اجتماع و معرفت، مانع از بهوجودآمدن هویتشناسی به شکل غربی بوده است؟ o آقاحسینی: بله دقیقا و اینجا است که به شکل راحت، سریع و قدرتمند، تفکر شرقشناسی سرعت و سبقت میگیرد، درصورتیکه نقطه مقابل آن نمیتواند به این راحتی حرکت کند؛ چون حوزه، حوزه معنا است و حوزهای است که هر حرکتی را که میخواهد انجام دهد، باید براساس پارهای مولفههای وحیانی و دینی تعریف شوند؛ بهعبارتی اینطور نیست که انسان براساس اراده آزادش هر حرکتی را که خواست، انجام دهد و بتواند آن را توجیه کند.
یعنی آنها فکر میکردند آریاییگرایی دارای ظرفیتهایی است که میتواند اولا جلوی کمونیسم را بگیرد و ثانیا جلوی نفوذ مذهب را سد کند؛ چراکه آنها میدانستند در نهضت مشروطیت و نهضت تنباکو بسیاری از حرکتهای ملی و مردمی آراسته به وجود علما و نیروهای مذهبی بود و برخلاف مدرنیته که میان ارباب کلیسا و روشنفکران یک شکاف رودررو اتفاق افتاد و نهایتا مذهب حذف شد، در تمام حرکتهای دوره جدید ایران، شانه به شانه روشنفکران نقش روحانیون نیز قابل مشاهده است؛ یعنی هیچ حرکت روشنفکری دوران جدید ایران را نمیتوان دید که گروه روحانیت بهعنوان یک طبقه ارتجاعی در برابر وضع جدید سنگر گرفته باشد بلکه آنها همواره بهعنوان یک نیروی اجتماعی شانه به شانه روشنفکران حرکت میکنند و حرف برای گفتن دارند."