چکیده:
مذهب از عناصر کلیدی هویت ملی به حساب میآید و از دیرباز نقشی مهم در انسجام ملتها بر عهده داشته است.این نقشآفرینی در دورههای پیش از مدرنیته فراگیرتر و در کنار حکومت و نهاد سیاست رکن اساسی بوده است. در ایران،ملازمهء بسیار نزدیکی بین جامعه و دین و ارکان و عناصر آن از دورهء باستان به این سو برقرار،و یکپارچگی و استقلال ملی ایران اغلب در گروه وحدت مذهبی و اتحاد دین و دولت بوده است.در این مقاله،تلاش شده است کارکردهای هویتبخش مذهب شیعه در دورهء صفویه در جایگاه رکن هویت ملی تبیین شود.رسمیت یافتن مذهبی شیعی و تأسیس دولت ملی،دو رکن فروماندهء هویت ملی به شمار میآید که با انقلاب صفوی تکمیل شد. مذهب شیعه در راستای تکوین هویت ملی شش کارکرد مهم بر عهده داشته است: ایجاد وحدت مذهبی در کشور،نقشآفرینی به عنوان نظام تشابهساز و تمایزبخش؛ناسیونالیسم مذهبی؛حفظ استقلال،ایجاد نظام حقوقی و نظام مشروعیتبخش برای حکومت صفوی. بدینسان تأسیس دولت ملی،مستقل،فراگیر و متمرکز ایران در کنار رسمیت یافتن مذهب تشیع به تقویت و رشد فرهنگ عمومی مشترک در سراسر ایران انجامید و این سه،پایههای بازآفرینی هویت ملی ایرانیان را رقم زدند.در این مقاله،کارکرد هویتبخش مذهب تشیع در مقام رکن هویت ملی در دورهء صفویه بررسی شده است.
خلاصه ماشینی:
"دربارهء تبرائیان نیز اگرچه در آغاز تندرویهایی وجود داشته است،چنانکه در شعر معروف مولانا حیرتی خطاب به شاه طهماسب صفوی،جانشین شاه اسماعیل اول مشاهده میشود،قزوین پایتخت ایران حدود پنجاه سال پس از تأسیس سلسلهء شیعی صفویه،مملو از اهل سنت بوده است و آزادانه زندگی میکرده و به رسم خود از نهاد قضایی،تجارت و آزادی عبادی برخوردار بودهاند؛چنانکه شاعر از شاه طهماسب درخواست کرده آنان را محدود کند: وقت آن آمد که آساید سپهر بیمدار چون زمین در سایهات ای سایهء پروردگار پادشاها مدت نه ماه شد کاین ناتوان مانده در قزوین خراب و خسته و مجروح و زار یافتم وضع تسنن در وضیع و در شریف دیدم آثار تخرج در صغار و در کبار در مقابر پای شسته از فقیر و از غنی در مساجد دست بسته از یمین و از یسار در زمان چون تو شاهی دست بستن در نماز هست کاری دستهبستهای شه عالی تبار قاضی این ملک نسل خالد بن الولید مفتی این شهر فرزند سعید نابکار کشته گردیده ز تیغ شاه غازی هر دو را هم برادر هم پدر هم یار هم خویش و تبار خود بفرما ای شه دانا که اکنون این گروه داعی خصماند یا مولای شاه کامکار قتل عامی گر نباشد قتل خاصی میتوان خاصه از بهر رضای حضرت پروردگار نیستند اینها رعایایی که باشد قتلشان موجب تخفیف مال و مانع خرج دیار بلکه هریک مبلغی از مال دیوان میخورند سربهسر صاحب سیورغالاند و هم ادراردار شکواییهء منظوم این شاعر عهد صفویه،نشان میدهد اهل سنت همچون سایر شهروندان ایرانی در دهههای اولیهء پیروزی انقلاب صفوی در پایتخت آزادانه زندگی میکردند."