چکیده:
یکی از مهم نتایج و دستاوردهای جهانیشدن که به واسطه پیدایش و گسترش فنآوری اطلاعات و ارتباطات در جهان امروز حادث شده،پدیده«فشردگی زمان و مکان»است که موجب بروز تغییرات اساسی در ساختارهای سنتی و پیشین زمانی و مکانی در قلمرو فرهنگ،تربیت بهویژه در حوزه تربیت دینی و به خصوص برای نظامهای تربیتی به شدت دینی گردیده است.از آن جا که معمولا برنامههای درسی تربیت دینی در تمامی جوامع به دنبال تحکیم،تفکیک و تعینبخشی به آیین و دینی خاص،بر اساس ساختارهای پیشین زمانمند و مکانمند هستند،به نظر میرسد که این رویکرد با ویژگی جهان بدون مرز و پدیده فشردگی زمان و مکان و فروریختن ساختارهای پیشین زندگانی و تربیت در عصر جهانیشدن،در تقابل باشد.بنابراین در این رابطه پرسش اساسی آن است که آیا میتوان رویکردی کارآمد،نو و پیشرو را که بتواند جایگزینی برای رویکرد زمانمند، مکانمند و تعیننگر خاص و سنتی در برنامه درسی تربیت دینی بهویژه برای دوره آموزش و پرورش عمومی باشد،ارائه کرد؟ رویکردی که با ابعاد و پدیدههای ناشی از جهانیشدن و دنیای بدون مرز هماهنگتر باشد؟مقاله حاضر با بررسی مفهوم تربیت، دیانت،تربیت دینی و جهانیشدن به عنوان مبانی موضوعی بحث،به دنبال بررسی و ارائه پیشفرضهای رویکرد برنامه درسی تربیت دینی پیشرو فضامند،به عنوان جایگزینی برای«رویکرد سنتی مکانمند»میباشد.
One of the consequences of globalization influenced by information and communications technology.is the intense comoression of time and space This has led to essential changes in traditional time and space structures in the areas of culture and education and in particular religious education.
Since religious education is meant to strengthen, distinguish and segregate a specific faith based on traditional time and space structures, it appears to be in contrast with a borderless world featured with time and space unification and failing traditional life structures. This raises questions concerning the possibility of taking an effective, modem, and progressive approach to curriculum in religious education as an alternative consistent with globalization and its implications. Considering the concept of education, religiousity, religious education, globalization this paper deals with assumptions of a religious education as an option.
خلاصه ماشینی:
به هرحال به طور کلی هدف اساسی در این نوشتار آن است که امکان و پیشفرضهای یک الگوی برنامه درسی تربیت دینی متناظر -------------- (1)- Tomilnson با تحولات عصر جهانیشدن که بتواند زمینهساز تحقق یک تربیت دینی کارآمد و پاسخگو در قبال تحولات دنیای بدون مرز مبتنی بر نوعی همگرایی و متعامل باشد،از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد.
روی آوردن به رویکرد منطقی در برنامه درسی تربیت دینی در عصر جهانیشدن،به معنای آن نیست که تربیت دینی تنها به عنوان انتقال مجموعهای از باورها و تمایلات در نظر گرفته شود،بلکه پذیرش یک دین و دینمداری نیازمند آگاهی و عقلانیت میباشد؛امری که نهتنها باعث میشود تا متربی را به نحو عمیق و آگاهانهای به عرصه دینداری وارد سازد،بلکه موجب میشود تا آمادگیهای لازم برای مواجهه منطقی و پذیرش خردمندانه باورها و ارزشها را نیز در وی ایجاد نماید.
از دیگر ضرورتهای تربیتی برنامه درسی تربیت دینی پیشرو،آن است که افراد دانش،بینش و آگاهیهای لازم را در خصوص ارزشها و معیارهای دینی کسب نمایند تا با این شناخت و آگاهی منطقی بتوانند مواجههای منطقی و خرمندانه با مسائل عصر جدید داشته باشند و در عین حال خود را از مخاطرات و تهدیدهای زندگی در جهان بدون مرز و نامعین حفظ و پاسداری نمایند.
بنابراین اگر برنامه درسی تربیت دینی بخواهد در عرص جهانیشدن و مبتنی بر رویکرد بومی- جهانی همراه با شناخت فرصتها و تهدیدهای آن باشد،بایستی دارای رویکردی منطقی برای حضور فعال و مواجهه با همه تحولاتی باشد که به راحتی مرزهای ملی و جغرافیایی پیشین را در مینوردد.