چکیده:
هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاههای والدین افراد عقب مانده ذهنی در مورد عامل
عقب ماندگی، اقدامات درمانی صورت گرفته و حقوق اجتماعی - قانونی فرزندان خود بود. دراین
مطالعه 300 نفر از والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و تربیت پذیر مراکز
استثنایی شهرستان شیراز شرکت کردهاند. آنان به سوالات پرسشنامهای که از طریق مصاحبه انجام
شد، پاسخ گفتند. این اطلاعات با روشهای آماری درصدگیری وآزمون مجذور کا مورد تجزیه و
تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که 7/61درصد والدین معتقد بودند که علت
عقب ماندگی فرزندشان را باید به عامل سرنوشت نسبت داد. همچنین بیشترین اقدامی که والدین
جهت درمان فرزندانشان انجام داده بودند، توسل به دعا و بستن دخیل بود(64 %). اکثر والدین
باور داشتند که فرزند عقب مانده آنان برای خانوادهشان خوش قدم است که البته این اعتقاد بهطور
معنادار به میزان تحصیلات والدین بستگی داشت. اطلاعات همچنین حاکی از آن بود که
69درصد والدین اعتقاد به ازدواج فرزندشان داشتند و ازاین میان 7/82 درصد معتقد بودند که این
ازدواج باید با افراد طبیعی صورت گیرد. اکثر والدین در ارتباط با حقوق اجتماعی و قانونی فرزند
خود هیچگونه اطلاعی نداشتند ( 7/83 % ). با افزایش تحصیلات پدر این آگاهی نیز بیشتر میشد
که این موضوع در سطح 05/0 P>معنادار بود. ______________________________
1 بخشی از یافتههای پژوهش حاضر تحت عنوان " تاثیر کودک عقبمانده ذهنی" هر خانواده در مجله پژوهشهای
روانشناختی دوره 4، شماره 1-2، 1378،ص 3-14 به چاپ رسیده است.
خلاصه ماشینی:
"بدین ترتیب پرسشهایی ذیل مطرح شد: 1- باورهای والدین در مورد علل ایجادکننده عقب ماندگی فرزندشان چیست؟ 2- والدین جهت درمان فرزندشان از چه راهبردهایی بیشتر استفاده میکنند؟ 3- باورهای والدین نسبت به داشتن فرزند معلول چیست؟ 4- آیا سطح سواد در میزان آگاهیهای والدین نسبت به حقوق اجتماعی و قانونیفرزنداشان تاثیری دارد؟ روش نمونه جهت انجام پژوهش حاضر به مراکز آموزشپذیر و تربیتپذیر شهر شیراز مراجعه شد و 300 نفر از والدین مددجویان این مراکز به عنوان افراد نمونه انتخاب شد (263 نفر والدین افراد عقب مانده ذهنی آموزشپذیر و 37 نفر والدین افراد تربیتپذیر بودند).
تجزیه و تحلیل دادهها و نتایج آماری یافتههای پژوهش با توجه به پرسشهای پژوهش در چهار مقوله به قرار زیر ارائه میشود: الف - باورهای والدین در زمینه عامل عقبماندگی ذهنی فرزندانشان ب - درمانهای صورت گرفته از نظر والدین ج - اعتقاد والدین در مورد داشتن فرزند معلول د - آگاهی ها وباورهای والدین در زمینه حقوق اجتماعی و قانونی فرزندان عقبمانده ذهنی الف) باورهای والدین در زمینه عامل عقب ماندگی فرزندانشان.
یافتههای پژوهش نشان داد که اکثر پدران و مادران معتقدند که فرزند عقب مانده ذهنی آنها برای خانواده فردی خوش قدم بوده است (جدول 1).
دراین راستا استفاده از رسانههای گروهی و ارائه اطلاعات صحیح در مورد عوامل ایجاد کننده عقب ماندگی ذهنی، آگاه ساخت خانوادهها نسبت به راههای درمان و حقوق اجتماعی کودکان عقب مانده ذهنی از اهمیت خاصی برخوردار است که از سویی امکانات پیشگیری را فراهم میآورد و از سوی دیگر شرایط را جهت اقدامات واقع بینانهتر والدین هموار میسازد."