چکیده:
واژههای اطلاعات و ارتباطات دارای ابهام و پیچیدگیهایی است.هنوز یک تعریف جامعی در این مورد که مقبول همگان باشد وجود ندارد.در عین حال دو حوزه اطلاعات و ارتباطات باهم دارای فصل مشترکیهایی است که گاه به خلط مفاهیم میانجامد. اطلاعات دستمایه اصلی برای ارتباطات است ولی هر اطلاعاتی موجب ارتباط نمیشود.درحالیکه وقتی ارتباط برقرار شد اطلاعات بخوبی جریان پیدا میکند.ارتباط نیاز فطری انسان است و چنانچه بهصورت سؤال طرح شود-که غالبا هم طرح میشود ولو در قالب جمله سؤالی نباشد-باعث جذب اطلاعات،ذخیره و ماندگاری آن میگردد. بنظر نویسنده کارآیی،مفهومی است که بیشتر به حوزه اطلاعات مربوط میشود و اثربخشی به حوزه ارتباطات،بنابراین،لازم است با استفاده از مدل ریاضی به تقویت و شفافسازی جریان اطلاعات پرداخت تا راه برای ورود به حوزه معناشناسی، اطلاعشناسی و ارتباطات هموار گردد همدلی و مشارکت و اعتماد به طرف مقابل در جریان ارتباطات بحثی جدی و انسانی است که هنوز مدلی جهت بیان آن طرح نشده است.در جریان دوسویه ارتباطات،گذر از مجرای اطلاعات و اطلاعرسانی لازم است اما کافی نیست.
خلاصه ماشینی:
"در کنار سؤال اصلی سؤالات فرعی دیگری میتوان مطرح کرد به این شرح: مدل ریاضی شانون-ویور بیشتر به اطلاعات مربوط است یا به ارتباطات نقش پرسش در این میان چیست؟ آیا همانطور که از نظر کمی مقولههای اطلاعاتی با مدل ریاضی سنجیده میشوند از نظر معناشناختی نیز میتوان چنین سنجهای به کار گرفت.
مفهوم مخالف این بیان میتواند چنین باشد که اگر اطلاعات،برای هیچکس و در هیچجا(حتی برای انسان با خودش)رابطه برقرار نکند ارزش خود را از دست خواهد داد و همانند بسیاری از قوانینی میماند که در جهان خارج هست ولی او از آن اطلاعی ندارد.
ولی وقتی بحث مربوط به میزان تأثیر و تأثر بین دو طرف متقابل است و اینکه چگونه در اطلاعات رد و بدل شده همدلی و اعتماد وجود دارد و سخن یکی در دل دیگری مینشیند و او را وادار به عکس العمل میکند تا هردو صادقانه بحثی را بهپیش ببرند به حوزهء معناشناسی،اطلاعشناسی،و ارتباطات مربوط است.
در این مرحله،طرفین مرتبط علاوه بر استفاده از اطلاعات رمزدار و علائم منتقل شده،نهتنها به همزبانی عمومی و در صورت لزوم تخصصی و علمی نیاز دارند بلکه بالاتر از آن به همدلی محتاجاند تا بتوانند با حضور و ورود در دنیای فکر دیگری به تفسیرهای درستتری از آنچه مقصود هر دو طرف است دست یابند و با الهام از حوزههای معناشناختی یکدیگر حد اکثر استفاده را بنمایند و تبادل تجربیات کنند."