چکیده:
طرح مساله: هنجارها قواعد رفتارند وهر کنشی که با هنجارهای پذیرفته شده یک جامعه همنوایی نداشته و آن را نقض نماید نابهنجار تلقی می شود. هدف این تحقیق، بررسی جامعه شناختی نابهنجاری های اجتماعی جوانان و رویکرد محوری آن، رویکرد بی سازمانی اجتماعی است. به منظور تبیین کامل تر موضوع از نظریه های آنومی، فشار، نظریه خرده فرهنگی، کنترل، همنشینی افتراقی، و نظریه کنترل قدرت نیز استفاده شده است.
روش: نوع تحقیق پیمایشی بوده و برای سنجش نابهنجاری از روش خود اعترافی استفاده شده است. حجم نمونه تحقیق 220 نفر از جوانان ساکن در مناطق حاشیه ای شهرهای ساری و بابل و شیوه نمونه گیری چند مرحله ای بوده است.
یافته ها: این نابهنجاری متاثر از نزدیکان نابهنجار، پایگاه اقتصادی اجتماعی پائین، ضعف کنترل اجتماعی و ضعف دین داری است که در این تحقیق شاخصی از فقدان تعهد فرد و یا به زعم هیرشی، فقدان کنترل درونی و نیز مسائل و مشکلات خانوادگی است.
نتایج: مهم ترین متغیر تاثیرگذار بر نابهنجاری جوانان، نزدیکان نابهنجار بوده و آن نیز متاثر از ضعف کنترل اجتماعی بیرونی و ضعف کنترل اجتماعی درونی یا فقدان تعهد به ارزش های جامعه است.
خلاصه ماشینی:
"لذا مسألۀ تحقیق آن استکه: الف)آیا اساسا جوانان مناطق حاشیهای نابهنجار هستند؟ب)اگر نابهنجار میباشندمیزان آن در چه حدی است؟ج)چه عواملی موجب پیدایش این نابهنجاری میگردند؟ 1)بیان مسأله افزایش جمعیت،گسترش شهرنشینی و فقدان زیرساختهای مناسب اقتصادی درکشورهای جهان سوم،مناطق فقیرنشینی را در داخل و اطراف شهرها به وجود آورده استکه جمعیت قابل توجهی در آنها سکونت دارند و در طول زمان نیز بر تعداد آنها افزودهمیگردد.
با توجه به نظریههای فوق،تحقیق حاضر نابهنجاری را متاثر از این متغیرها میداند:پایگاه اقتصادی اجتماعی پائین،ضعف وفاداری به ارزشها و اصول اخلاقی جامعه(که دراین تحقیق دینداری به عنوان معرف آن در نظر گرفته شد)،ضعف کنترل و نظارتاجتماعی،مشکلات خانوادگی و همنشینی با کسانی که دارای نابهنجاری باشند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)چنانکه در جداول شمارۀ 4 و 5 مشاهده میگردد برای تعیین عوامل موثر بر نابهنجاریابتدا یک معادلۀ رگرسیون با متغیر یا شاخص وابستۀ نابهنجاری و همۀ متغیرهای مستقل محاسبه گردیده و سپس از خروجیهای داده شده ضرایب مسیر که همان بتاها{o1o}یا ضرایباستاندارد شدۀ رگرسیون هستند،استخراج و نمودار آن رسم گردید.
6)بحث و نتیجهگیری براساس نتایج به دست آمده جوانان مناطق حاشیهای دارای نابهنجاری بوده(98/9 درصد ازکم تا خیلی زیاد)و این نابهنجاری متاثر از نزدیکان نابهنجار،پایگاه اقتصادی اجتماعیپائین،ضعف کنترل اجتماعی و ضعف دینداری است که در این تحقیق شاخصی از فقدانتعهد فرد و یا به زعم هیرشی،فقدان کنترل درونی و نیز مسائل و مشکلات خانوادگیپاسخگویان در حد کم،دینداری در حد متوسط،پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین،نابهنجاری نزدیکان کم و کنترل اجتماعی متوسط میباشد."