چکیده:
این نوشتار به بررسی نابرابری آموزشی، به عنوان یکی از عوامل مهم تداوم و بازتولید نابرابری های اجتماعی،به ویژه نابرابری جنسیتی می پردازد. نابرابری آموزشی جنسیتی در همه ی جوامع، از جمله جوامع درحال توسعه و به ویژه مناطق محروم تر آن، از منطقی جداگانه پی رویمی کند و دارای کارکردی ویژه است.بر پایه ی فرض این پژوهش،که با استفاده از نظریه های جنسیتی، مبادله، و انتخاب عقلانی به دست آمده است، برخی از عوامل فرهنگی و اجتماعی، به هم راهم حاسبه های عقلانی،سوادآموزی دختران را یک سرمایه گذاری بی بازگشت و بدون توجیه منطقی می نمایاند. پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه انجام شده ونمونه ی آن را نیز240 نفر از پدران یا مادران خانوارهای بخش درودفرامان کرمان شاه تشکیلمی دهد، که انتخاب آن ها به دلیل نبود تناسب شایسته میان سطح سوادآموزی دختران و پسران منطقه صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که نابرابری آموزشی با جامعه پذیری جنسیتی و باور به ایفای نقش جنسیتی(از میان عوامل اجتماعی) و باور به برتری مردان و باورهای قالبی جنسیتی(از میان عوامل فرهنگی)در پدر و مادر،پیوندی معنادار و مستقیم دارد. میان محاسبه های عقلانی پدر و مادر و نابرابری جنسیتی آموزشی نیزپیوندی معنادار دیده می شود. برازش چندمتغیره نشان داد که30درصد از واریانس نابرابری جنسیتی آموزشی را عوامل فرهنگی، اجتماعی، و انتخاب عقلانیپدر و مادرتبیین می کند.
خلاصه ماشینی:
پژوهش داش خانه (۱۳۸۰) نشان می دهد که دست یابی دختران به فرصت هـای آموزشـی کم تر از پسران است و عواملی فرهنگی ، مانند نگرش منفی خانواده و جامعـه ی محلـی بـه سوادآموزی دختران ، و نیز عوامل اقتصادی موجب محدود شدن دختران برای آموزش دوره ی عمومی می شود.
متغیر وابسته و متغیرهای مستقل این پژوهش را جامعه پذیر کردن جنسیتی فرزندان از سوی پدر و مادر، باور به ایفای نقش جنسـیتی ، بـاور پـدر و مـادر بـه برتـری مـردان در خانواده ، پذیرش باورهای قالبی جنسیتی ، و محاسبه های عقلانی پدر و مادر تشکیل می دهـد، که برای سنجش هر یک از آن ها، با تکیه بر نظریه های موجود، ادبیات تجربی پژوهش ، و ویژگی های بومی و فرهنگی مردم منطقه شناسه هایی ساخته شده است .
تعریف مفاهیم نابرابری جنسیتی ١ یعنی در دست گرفتن مجامع ، موقعیت ها، مزایا، و موهبت های هـر جامعـه ، به گونه یی که یک جنس از آن برخوردار و دیگری از آن بی بهره باشد (شهشهانی ۱۳۸۰)؛ در این حالت ، مجموعه یی از قوانین ، مقررات ، و دستورهای حاکم در جامعه ، بـر پایـه ی جـنس ، نابرابری را پدید می آورد و با جلوگیری از دست رسی به امکانات ، تسهیلات ، و هـم راهـی در تصمیم گیری ، نابرابری جنسیتی را دنباله دار می کند (پایدار ۱۳۸۲)؛ بدین ترتیب ، نـابرابری جنسـی نشان دهنده ی یک سان نبودن دست رسی زنان و مردان به فرصت ها و امکاناتی مانند امکانات آموزشی است (محمدی اصل ۱۳۸۱).