خلاصه ماشینی:
"بعنوان نمونه سیتسم بانکی میتواند با در اختیار قرار گرفتن سهامکارخانجات صنعتی با عطای وام و اعتبار از طریق مشارکت حقوقیجهت حفظ و توسعه آنها اقدام نماید و یا از طریق سرمایهگذاری مستقیمدر جهت ایجاد این واحدهای تولیدی وارد عمل شده و پس از رسیدن بمرحله سودآوری و برداشت سود متعلقه،سهام خود را بمردم عرضهنماید.
سوال: بحث سرمایهگذاری خارجی در ایران بالاخره به کجا رسید؟آیاتصمیم بر این است که هیچگونه وامی از خارج دریافت نشود؟آیا ازمنابع سازمانهای بین المللی مثل صندوق بین المللی پول و بانک جهانیهم که ما در آنها عضو هستیم و سرمایه گذاشتهایم هم استفادهنمیکنید؟ پاسخ: یکی از سیاستهای بازر جمهوری اسلامی در طول انقلاب آن بود کهنیازهای مالی خود را از منابع داخلی تامین نماید و در این کار نیز موفقبودهایم.
بنابراین وقتی از منابع خارجی بحث میشود،برداشت عمومی واحدهای تولیدی این است که بلافاصله هر واحدتولیدی تحریک شده در صف بدهکار نمودن کشور بایستند که این امربسیار خطرناک است ولی اگر دو نمونه فوق الذکر را بررسی کنیم،میبینیم فرضا ویژگی پروژههای مذکور این است که نه تنها اجرای آنخود باعث زایش ارز برای تامین هزینه پروژه است بلکه از طرف دیگرمنبع عظیم ارزی برای کشور است و لغت بازیافت ارزی واژه زیبائیاست که بسیاری بنگاههای تولیدی بدون بررسیهای دقیق اقتصادی وارزیابی مزیت نسبی محصولات تولیدی برای ایجاد تسهیلات در کارخویش از بکارگیری آن ابائی ندارند(و برای دلسوزی واحد خود همحق دارند)لیکن تصمیمگیران کشور بایستی همانند مسائل اعتقادیفرهنگی،سیاسی،هوشیاری اقتصادی وافر خویش را نیز بکار بندند."