خلاصه ماشینی:
"بنابراین اصولا مسالهپرهیز از مبادلات بین المللی مطرح نیست بلکه مساله این است که مبادلاتبین المللی چه نقش را در استراتژی توسعه کشورها ایفا مینماید؟ در حال حاضر سه نوع انتقاد اساسی در مورد وابستگی شدید بهصادرات مطرح شده است:اولین انتقاد موضوع آسیبپذیری اقتصادهایادغام شده در اقتصاد جهانی در اثر تغییر اوضاع و احوال اقتصادی بین المللیمیباشد.
طی سالهای دهه 1970 سیاست جایگزینی واردات از طریق تولیداتداخلی که میتواند موجب کاهش وابستگی به خارج شود،سیاست موفقیبنظر میآمد و این سؤال مطرح میشد که آیا کشورهای امریکای لاتین کهبعلت جنگ جهانی اول از منابع خارجی محروم شده بودند،بخش صنعتخود را توسعه ندادهاند؟در حال حاضر این مدل توسعه تا حدودی موردانتقاد قرار گرفته است.
مشارکت فعال در«شبکهها»و یا ابداع شبکههای مخصوصتوسط کشورهای در حال توسعه یک اقدام بنیانی و اساسی است و در حالحاضر عدم هماهنگی در حاکمیت و اداره«اطلاعات»یکی از موانع اصلیجهان سوم برای انتفاع از الحاق به مبادلات بین المللی میباشد.
تحرک نیروی انسانی غیر تخصصی توسطکشورهای میزبان و برحسب نیازهای آنها تنظیم شده است،ولی امروزه تعدادزیادی از کشورهای در حال توسعه میخواهند که مفهوم«صادراتخدمات»شامل انتقال موقت کارکنان برای تولید نیز باشد.
تاکنون تمام دولتها با کمک تعرفههای گمرکیو ابزارهای غیر تعرفهای تولید و اشتغال را مورد حمایت قرار میدادند؛درحالیکه با تحرک فزایندۀ عوامل تولید دیگر مسئله حمایت از اقتصاد ملی دربرابر واردات کالاها و خدمات مطرح نیست،بلکه مسئله این است که چطورمیتوان سرمایهها و افراد نخبه را جذب نموده از فرار آنها جلوگیری کرد؟متاسفانه کشورهای در حال توسعه در این زمینه از برتریهای کمتریبرخوردار میباشند."