چکیده:
اسطرهء الههء باروری و ایزد گیاهی شهید شونده اگر بر اساس نظر اسطورهشناسان آیینگرا تحلیل شود، توجیه انسان عصر باستان از زندگی دوبارهء گیاهان در فصل بهار است.در این اسطوره که در بینالنهرین، مصر،هند باستان و احیانا در میان بومیان فلات ایران رواج داشته است نقش گیاه را ایزدی بر عهده دارد که با پذیرش تبعید موقت یا مرگ،به جهان زیرین میرود و پس از چندی در قالبی نو به روی زمین باز میگردد و با خود برکت و زایش را به همراه میآورد.این باور در فرهنگهای مختلف در هیأت روایاتی همچون ایزیس و اوزیریس،سیبل و آتیس،آدونیس و آفرودیت،تموز و ایشتر،رام و سیتا و مانند آن بر جای مانده است.اگرچه در فرهنگ ایران اسطورهای که این باور را به صراحت بیان کند کمتر دیده شده، داستان سیاوش ممکن است طرحی از این باور باشد که در دورهء تاریخی ثبت شده است.در این داستان گویی سیاوش همان ایزد گیاهی است که با قربانی شدنش حیات مجدد را به ارمغان میآورد.نقش الههء باروری را در این داستان سودابه بر عهده دارد.عناصر مشترک در اسطورهء ایزد گیاهی و داستان سیاوش همچون:تکیه بر نقش مهم زن،عشق و ازدواج،شهادت و باززایی،توجه به آیین سوگواری،آب و گیاه و برکت بخشی مؤید این ادعاست.در این مقاله با نگاهی به روایتهای متفاوت اسطورهء مزبور در فرهنگهای مجاور،عناصر مشترک داستان سیاوش و اسطورهء الهه باروری و ایزد گیاهی بازنمایی شده است.
خلاصه ماشینی:
"*دریافت 98/1/13 *تأیید 09/3/13 تحلیل داستان سیاوش بر بنیاد ژرف ساخت اسطورهء الههء باروری و ایزد گیاهی فرامرز خجسته* محمد رضا حسنی جلیلیان** چکیده اسطرهء الههء باروری و ایزد گیاهی شهید شونده اگر بر اساس نظر اسطورهشناسان آیینگرا تحلیل شود، توجیه انسان عصر باستان از زندگی دوبارهء گیاهان در فصل بهار است.
در این اسطوره که در بینالنهرین، مصر،هند باستان و احیانا در میان بومیان فلات ایران رواج داشته است نقش گیاه را ایزدی بر عهده دارد که با پذیرش تبعید موقت یا مرگ،به جهان زیرین میرود و پس از چندی در قالبی نو به روی زمین باز میگردد و با خود برکت و زایش را به همراه میآورد.
در ادامه با نگاهی به اساطیر موجود در یونان،بینالنهرین،مصر و هند باستان اسطورهء الههء باروری و ایزد گیاهی و عناصر برجستهء آنها که با داستان سیاوش مشابه است باز نموده میشود.
(Ibid:90-90) اگر چه محور اصلی اسطورهء گیلگمش جستجوی درخت زندگی است و شاید این اسطوره در اصل پاسخی به نیاز و آرزوی انسان برای بیمرگی باشد،نمیتوان رد پای عشق الههء باروری و نیز مرگ و باززایی را در آن نادیده گرفت؛همانطور که رابطهء گیاه و جاودانگی در خور تأمل است.
(بهار 5731:593) در این میان شاید بتوان داستان سیاوش را طرحی کمرنگ از باورهای کهنتری دانست که در ایران باستان تحت تأثیر اسطورههایی با بنیاد ایزد گیاهی و الههء باروری شکل گرفته است.
طرح متفاوت برخی از این ازدواجها که با آیین ازدواج در سنتهای ایرانی مغایر است و نقش خداگونهء فرزندانی که حاصل این وصلتهاست و تولد و شهادت تکراری آنها ممکن است بازتابی از زندگی و مرگ ایزد گیاهی روایات اسطورهای بومیان ایران باستان و مردم بینالنهرین در شاهنامه باشد."