چکیده:
در این مقاله بحث لغوی و اصطلاحی مرتد و ارتداد از منابع مختلف استفاده و در قرآن کریم و احادیث اهل بیت(ع)به بررسی آن پرداخه و به آیات و روایاتی در این مورد استناد شده است.در ادامه نیز به تعریف مرتد فطری و مرتد ملی از دیدگاه فقهای امامیه و برخی احکام فقهی آن اشاره شده است.همچنین تعریف ضروری دین در فقه و مرتد بودن منکر آن بررسی شده و نظر فقهای شیعه نقل گردیده و خاطرنشان شده که دشنامدهنده به پیامبر اسلام و امامان معصوم بلکه قاذف مادر پیامبر و امام و حضرت زهرا(س)مرتد و منکر ضروری دین است و در همین مورد،نظر فقهای اهل سنت ذکر شده و در پایان سلمان رشدی مرتد معرفی شده است.
خلاصه ماشینی:
"از دیدگاه فقها مرتد کیست و حکمش چیست؟ هرگاه مسلمان از اسلام برگردد به هر کفری که باشد بر دین(جدید)خود ثابت نمیماند بلکه قتلش واجب میشود،پس اگر مرتد فطری باشد بههرحال(چه توبه کند چه توبه نکند)او را میکشیم و اگر مرتد فطری نباشد(مرتد ملی باشد)از او خواسته میشود که توبه کند،چون مرتد ملی و کافر واقعی کسی است که از پدر و مادر کافر به دنیا آمده و سابقهی اسلامی نداشته باشد چنین افراد کافری هر وقت مسلمان شوند اسلامشان مقبول است و در این مسأله گفتار اندیشمندان اسلامی یکی است ارتداد،کفر بعد از ایمان است خواه در اصل مسلمان بوده سپس مرتد شده که کشته میشود و یا در اصل،کافر بوده آنگاه مسلمان شده و سپس از اسلام برگشته است(شیخ طوسی،محمد بن حسن،المبسوط فی الفقه،ج 8،باب الحدود) معیار شناخت مرتد اگر کسی منکر شود چیزی را که جزء ضروریات دین است(مرتد و کافر است)و در انکار قولی فرقی نیست که از روی عناد و لجاج گفته آید یا از روی اعتقاد یا ریشخند،از باب حمل کردن عمل منکر بر ظاهر و میتوان مثالها را به مسألهی اول که اعتقاد قلبی است برگرداند،سوم:ریشخند آشکار و عمدی به دین یا انکار آن مانند انداختن قرآن کریم یا قسمتی از آن به داخل نجاسات به عمد،یا سجده کردن بر بت(شهید ثانی،شرح لمعه،ج 9،ص 433 با مقدمهی کلانتر) اقسام ارتداد و احکام مرتد از دیدگاه شهید ثانی ارتداد،کافر شدن پس از اسلام است،به خدا پناه میبریم از آنچه دین را تباه میکند و کفر(گاه)با نیت است و گاه با گفته کفرآمیز و فعلی که موجب کفر شود،اول: نیت،مانند تصمیم گرفتن بر کافر شدن،دوم:کفر قولی مانند انکار لفظی صانع(خدا)یا پیامبران یا حلال شمردن حرامی،و معیار و ضابطه آن منکر شدن چیزی است که از ضروریات دین شناخته شده است و سوم:فعل موجب کفر عمل عمدی به قصد ریشخند آشکار به دین یا انکار آن مانند افکندن قرآن یا بخشی از آن در نجاست به عمد یا سجده کردن بت(همو،همان،ج 9؛ص 533-333)."